مهین پیغمبری از نسل آدم
جهان رحمت از یزدان مجسم
معمای خرد نازان به نامش
دو عالم جرعه ای از درد جامش
یتیمی ناز پرورد الهی
فقیری پشت پا بر تاج شاهی
سریر آرای تخت لامکانی
گهر پیرای تاج کن فکانی
رواج نقد توحید از عیارش
طفیلش گنج هستی، بل نثارش
زمین در زیر کفشش عرش افلاک
خدا طغرای عرشش خواند لولاک
زبان بهر ستایش گشت موجود
ز خیل آفرینش اوست مقصود
ز عدلش دست چرخ از ظلم کوتاه
که انصاف کتان بستاند از ماه
فلک چون نیل خاکش کرد بر سر
ملک جاروب راهش ساخت شهپر
به جیب مه فکنده چاک ز انگشت
نشان مهر حق آورد بر پشت
نشان پای او بر دست موسی
نهاد از پیشدستی پای بالا
سلیمان را به لطف ار پیش خوانی
برآرد پر چو مور از شادمانی
خداوند جهان عشق تو بازد
زهی نقشی که بر نقّاش نازد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.