نوروز درآمد ای منوچهری
با لالهٔ لعل و با گل خمری
مرغان زبان گرفته را یکسر
بگشاده زبان رومی و عبری
یک مرغ سرود پارسی گوید
یک مرغ سرود ماورالنهری
در زمجره شد چو مطربان، بلبل
در زمزمه شد چو موبدان، قمری
ماند ورشان به مقری کوفی
ماند ورشان به مقری بصری
در دامن کوه، کبک شبگیران
در رفت به هم به رقص با کدری
بر پر الفی کشید و نتوانست
خمیده کشید الف ز بیصبری
بر پربکشید هفت الف یا نه
از بیقلمی و یا ز بیحبری
طوطی به حدیث و قصه اندر شد
با مردم روستایی و شهری
پیراهنکی برید و شلواری
از بیرم سرخ و از گل حمری
پیراهنکی بیآستین، لیکن
شلوار چو آستین بوعمری
هدهد چو کنیزکیست دوشیزه
با زلف ایاز و دیدهٔ فخری
بر فرق زدهست شانهای شیزین
بیگیسو یکی دراز از غمری
بر شاخ درخت ارغوان بلبل
ماند به جمیل معمر عذری
بی وزن عروض شعرها گوید
شاعر نبود بدین نکو شعری
طاووس مدیح عنصری خواند
دراج مسمط منوچهری
بر برگ سپید یاسمین تر
بر ریخت قرابهٔ می حمری
جنبید سر خجسته نتواند
برگردن کوتهش ز پر عطری
خون دل لاله در دل لاله
افسرده شد از نهیب کم عمری
صد گردنک زبرجدین دیدی
بر یک تن خرد نرگس بری
زرین سرکی فراز هر گردن
شش گوش بر او ز سیم هل تدری؟
شمشاد نگر بدان نکوزلفی
گلنار نگر بدان نکوچهری
ای تازه بهار! سخت پدرامی
پیرایهٔ دره و زیور عصری
با رنگ و نگار جنت العدنی
با نور و ضیاء لیلةالقدری
از بوی بدیع و از نسیم خوش
چون نافهٔ مشک و عنبر تری
وز رنگ و نگار و صورت نیکو
چون قصر ملک محمد قصری
میر اجل مظفر عادل
قطب کرم و نتیجه حری
با چهرهٔ ماه و طلعت زهره
با زهرهٔ شیر و عفت زهری
برداشته زرق مهتر و کهتر
دریافته طبع بری و بحری
افزون به شرف ز شرقی و غربی
افزون به نسب ز تیمی و بکری
بریده چو طبع مؤمن از مرتد
از بددلی و بدی و بدمهری
با مهرهٔ آهنین دبوس او
بر مهرهٔ پشت شیر نر بگری
گر سنگ ده آسیا فرو افتد
در پیش رخش ز کوکب دری
از پس نجهد دلش به یک ذره
کس را نبود دلی بدین نری
ور زانکه بغردی بناگاهان
پیرامن او پلنگ یا ببری
زان جانب خویش ننگرد زین سو
از ننگ حقارت و ز بیقدری
میرا! ملکا! ستاره و بدرا!
میری، ملکی، ستاره و بدری
گر یمن کسی طلب کند، یمنی
ور یسر کسی طلب کند، یسری
دیوانه طناب کاغذین ندرد
چونانکه تو صف آهنین دری
چون تیغ که شاخ گندنا برد
تو سنگ بزرگ آسیا بری
آنگاه که شعر تازی آغازی
همتای لبید و اوس بن حجری
وانگاه که شعر پارسی گویی
استاد شهید و میر بونصری
با جام به بزم، خیر برخیری
با تیغ، به رزم، شر بر شری
در حرب، هزار کیمیا دانی
چون حارث ابن ظالم المری
تا هست خلاف شیعی و سنی
تا هست وفاق طبعی و دهری
تا «فاتحةالکتاب» برخواند
اندر عرب و عجم یکی مقری
در دولت فرخجسته آزادی
در دایرهٔ سپهر بیغدری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر "نوروز درآمد" اثر منوچهری دامغانی با توصیف زیباییهای بهار و جشن نوروز آغاز میشود. شاعر به تصویر کشیدن طراوت و زندگی در این فصل میپردازد و از شوق پرندگان، گلها و گیاهان سخن میگوید. او به انحاء مختلف به شادمانی و زیبایی بهار اشاره میکند و طبیعت را زنده و شاداب توصیف میکند.
شاعر همچنین به تنوع فرهنگی و زبانی در میان پرندگان اشاره میکند که هر کدام به زبانی سرود میخوانند. او با اشاره به زیباییها و جذابیتهای بهار، از عواطف انسانی و لحظات خوشی سخن میگوید.
در نهایت، شعر به مفهوم اتحاد و همبستگی مردم در جشنهای مشترک و زیباییهای انسانی میرسد و نگرانیها و اختلافات را به کناری مینهد و بر اهمیت دوستی و محبت میان انسانها تأکید میکند.
هوش مصنوعی: بهار آمد و ای منوچهری، همراه با گلهای زیبای لاله و گلهای رنگارنگ.
هوش مصنوعی: پرندگان خاموش اکنون بهراحتی زبان خود را باز کردهاند و به زبانهای رومی و عبری سخن میگویند.
هوش مصنوعی: یکی از پرندگان به زبان فارسی سرود میخواند و پرنده دیگری به زبان ماوراء النهر.
هوش مصنوعی: بلبل در نغمهسرایی مثل موسیقیدانها به شوق و شادی پرداخته و قمری در آوازش مانند روحانیون به تفکر و تامل میپردازد.
هوش مصنوعی: مانند افرادی که در شهر کوفه سکونت دارند، آنها در مکان خود باقی ماندهاند و همچنین به افرادی که در شهر بصره زندگی میکنند هم اشاره شده است.
هوش مصنوعی: در پای کوه، کبکها در دامن شب به تلاطم و رقصی با حالت غمگین و تاری میپردازند.
هوش مصنوعی: او سعی کرد با خط خوش حرف "الف" را کشیده و زیبا بنویسد، اما به دلیل بیصبری و عجله نتوانست آن را به درستی و صحیح بنویسد.
هوش مصنوعی: در اینجا به کسی اشاره میشود که باید از هفت حرف یا چیز مهم عبور کند، یا اینکه از نبود قلم و نوشته رنج میبرد، یا اینکه به خاطر بیتوجهی و نداشتن دقت، مشکلاتی برایش پیش آمده است. این اشاره به اهمیت نوشتن و دقت در کارها دارد.
هوش مصنوعی: طوطی با مردم روستا و شهر به گفتگو و داستانگویی مشغول شد.
هوش مصنوعی: پیراهنی سیاه و شلواری قرمز از پارچهای نرم و لطیف، که گلهای ریز بر روی آن نقش بسته است.
هوش مصنوعی: شلوار مثل آستین بوعمری است، اما پیراهنی بدون آستین است.
هوش مصنوعی: هدهد مانند دختری زیبا و معصوم است که موهایش مثل زلف ایاز است و چشمانش به زیبایی فخر اشاره دارد.
هوش مصنوعی: شانهای زیبا و بلند بر سر شخصی قرار دارد که موهایش بلند و براق نیست. این تصویر حس غم و دلتنگی را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: بلبل در شاخ درخت ارغوان نشسته و به زیبایی دلانگیز معمر عذری (زهره معمر) خیره شده است.
هوش مصنوعی: شاعرانی که بدون رعایت وزن و قافیه شعر میگویند، هنر خلق شعر را ندارند و اثرشان به زیبایی واقعی شعر نمیرسد.
هوش مصنوعی: طاووس در مدح عنصر مولانا شعر زیبایی خواند که به سبک مسمط منوچهری سروده شده است.
هوش مصنوعی: بر روی برگ سفید یاسمین، قطرههای شرابی از می به چشم میخورد.
هوش مصنوعی: تلاش مکن که سر خوشبختی بر گردن کسی که به خاطر کوتاهیاش نمیتواند بر آن تکیه کند، قرار بگیرد.
هوش مصنوعی: خون غم لاله به خاطر کوتاهی عمرش در دل خودش غمگین شد.
هوش مصنوعی: صد گردنک زبرجدین به معنای این است که تعداد زیادی از زیورهای قیمتی و دلربا به یک تن ضعیف و آسیبپذیر نظارهگر هستند. مانند این است که زیبایی و جاذبههای ظاهری بر یک فرد با اراده و توانایی کم تمرکز کردهاند.
هوش مصنوعی: در این بیت به توصیف چیزی بسیار زیبا و ارزشمند اشاره شده است که بر سر انسانی بسیار خوشچهره و متناسب قرار دارد. زیبایی و درخشندگی آن نشاندهندهی اهمیت و شکوه آن فرد است. همچنین، به نوعی پرسش از بیننده یا شنونده وجود دارد که آیا این زیبایی و شکوه را میدانند یا نه.
هوش مصنوعی: به زیبایی و لطافت چهرهٔ معشوق نگاه کن که مانند شمشاد و زلفهای گلنار است.
هوش مصنوعی: ای بهار تازه! تو به قدری زیبا و دلنشینی که درختان و دشتها را با زیبایی و زینت خود آراستهای.
هوش مصنوعی: با زیباییها و جلوههای بهشت برین، که پر از نور و روشنایی شب قدر است.
هوش مصنوعی: از عطر تازه و نسیم دلپذیر مانند بوی خوش مشک و عنبر خوشایند است.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیبایی و جذابیت ظاهری میپردازد، به طوری که رنگ و طرح و چهرهٔ نیکو مانند قصر مجلل و باشکوه ملک محمد به نظر میرسد. در واقع، به زیبایی و شکوهی اشاره دارد که میتواند به شکلی شگفتانگیز دلربا باشد.
هوش مصنوعی: میر اجل مظفر عادل به عنوان انسانی فرزانه و با فضیلت شناخته میشود، که در دنیای اخلاق و نیکی نقش برجستهای دارد. او همانند ستارهای درخشان در آسمان معنویات میدرخشد و به عنوان نماد کرم و بخشندگی شناخته میشود. نسل او نیز از ویژگیهای نیکو و انسانی برخوردارند، که به خاطر آثار ارزشمندش، نسل به نسل ادامه مییابد.
هوش مصنوعی: با چهرهٔ زیبا و دلربایی چون ماه و با ویژگیهای دلنشین و معصومیت مانند زهره، همچون شیری با شرافت و پاکدامنی بینظیر.
هوش مصنوعی: که از هر طرف مردم و بزرگان را دیده و شناختهاند، حالا طبع و ذوق آنها را مانند دریای وسیع و بیکران دریافتهاند.
هوش مصنوعی: به انسانهایی که از نظر شخصیت و فضایل اخلاقی برتری دارند، و همچنین به خاندانها و نسلهای مختلفی که به خاطر نژاد و تاریخشان ارزشمند هستند، نباید فقط از منظر جغرافیایی یا نسبی نگاه کرد. برتریها بیشتر به ویژگیهای انسانی و فضیلتها بستگی دارد تا به محل زندگی یا نسل.
هوش مصنوعی: وقتی که روح و خلق و خوی مؤمن از فردی که راه کفر را پیش گرفته قطع میشود، این به خاطر ناپسندیدن بدیها و رفتارهای ناخوشایند است.
هوش مصنوعی: با چکش آهنی او بر مهرهٔ پشت شیر نر بزند.
هوش مصنوعی: اگر سنگ آسیا در جلوی اسب او بیفتد، به اندازه ستارهای در دریا ارزش ندارد.
هوش مصنوعی: دل او از شدت عشق نمیتواند به یک ذره کمسویی کند، زیرا هیچ کس به اندازه او دل پرشور و نیرومندی ندارد.
هوش مصنوعی: اگر به ناگاه در کنار او، پلنگ یا ببر ظاهر شود و او را تهدید کند، باید با شجاعت و استواری برخورد کند.
هوش مصنوعی: او از طرف خود به آنچه در این سو است، نمینگرد، چون از ننگ و حقارت و بیقدری میترسد.
هوش مصنوعی: ای میرا! ای پادشاه! ای ستاره و ای ماه! تو در حال رفتنی، پادشاهی، مانند ستاره و ماه زیبایی.
هوش مصنوعی: اگر کسی یمن را بخواهد، یمنی به دست میآورد، و اگر کسی یسر را بخواهد، یسری به دست خواهد آورد.
هوش مصنوعی: دیوانه به سادگی نمیتواند طنابی از کاغذ را پاره کند، همانطور که تو نمیتوانی در برابر درب آهنی مقاومت کنی.
هوش مصنوعی: مثل تیغی که از شاخ گندنا (گلابی وحشی) جدا میشود، تو هم سنگ بزرگ آسیا را کنار میزنی.
هوش مصنوعی: زمانی که شعر عربی آغاز شد و همتراز با اشعار لبید و اوس بن حجری قرار گرفت.
هوش مصنوعی: زمانی که شعر فارسی را با مهارت بیان میکنی، استاد شهید و میر بونصری درخشش خاصی دارند.
هوش مصنوعی: در جمعهای شادی، اوقات خوش را با نوشیدنی سپری کن، اما در میدان جنگ، مقابله با دشمنان را با شمشیر انجام بده.
هوش مصنوعی: در میدان جنگ، هزاران کسی که مانند حارث ابن ظالم المری مهارت دارند، وجود دارند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که اختلاف بین شیعه و سنی وجود دارد، پذیرش هماهنگی و توافق طبیعی و دایمی ممکن نخواهد بود.
هوش مصنوعی: یک قاری در میان عرب و عجم وجود دارد که فاتحهالکتاب را میخواند.
هوش مصنوعی: در زمان خوشایند آزادی، در آسمان بدون دشمنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر سبزه نشست بلبل و قمری
باید می سرخ چون گل حمری
آری می سرخ درخور است از آنک
بر سبزه نشست بلبل و قمری
آن سرخ مِیی که گَرْش بربویی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.