مهستی گنجوی » دیوان اشعار » رباعیات «نسخهٔ دوم» » شمارهٔ ۱۶۸ تن زود بخواری ای جلب بنهادی وز گفته خویش نیک باز استادی گفتی خسبم در آب و نم در ندهم بر خاک بخفتی و نم اندر دادی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر از ضعف و ناتوانی جسمانی خود صحبت میکند. او نشان میدهد که دیر یا زود، باید از فریبهای سخنانش دست بردارد. او میگوید که اگر خوابش ببرد، حتی در آب هم غرق نمیشود. اما در واقع بر زمین خوابیده و در واقع در حال از دست دادن زندگی است.
هوش مصنوعی: بدن خود را از زحمت و سختی دور نگهدار و از آنچه خود گفتهای، به خوبی یاد بگیر و بهرهمند شو.
هوش مصنوعی: گفتی که من در آب میروم و بر خاک نمیخوابم، اما تو در خواب رفتی و من در آب باقی ماندم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ترک بگنجه از کجا افتادی
کاندر دل و جان من فکندی شادی
یک بوسه مرا به مستی اندر دادی
ای ترک همیشه مست و خرم بادی
ای دولت هند را جمالی دادی
ای شادی زین قبل به غایت شادی
ای چرخ تو در دهان عالم دادی
کای دولت شیرزاد باقی بادی
ای دست زمانه بسته از بیدادی
وز دست گشاده داد بخشش دادی
تا بندهٔ تو شدم ز غم آزادم
از بندگی توام مباد آزادی
گر شعر در مراد میبگشادی
یا کار کسی به شعر نوری دادی
آخر به سه چار خدمتم صدر جهان
از ملک چنان یک صله بفرستادی
ای برده دلم به صد هزار استادی!
در عشق تو بندگی به از آزادی
اصل طرب و مایه شادیست غمت
یک دم غم تو به از هزاران شادی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.