هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر به احساسی از درد و غم اشاره دارد که ناشی از جدایی یا فراق است. او خود را به قصابی تشبیه میکند که به خاطر احساساتش در تلاش است، تا زمانی که به نقطهی دردناک و عمیق برسد. شاعر همچنین به جنبهی واقعیاش در عشق اشاره میکند و میگوید که اگر معشوقش را به خطری بیندازد، این کار را حتی برای خدا هم نمیپذیرد. در کل، ابیات بیانگر تضاد میان عشق و درد موجود در آن است.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر به احساسی از درد و غم اشاره دارد که ناشی از جدایی یا فراق است. او خود را به قصابی تشبیه میکند که به خاطر احساساتش در تلاش است، تا زمانی که به نقطهی دردناک و عمیق برسد. شاعر همچنین به جنبهی واقعیاش در عشق اشاره میکند و میگوید که اگر معشوقش را به خطری بیندازد، این کار را حتی برای خدا هم نمیپذیرد. در کل، ابیات بیانگر تضاد میان عشق و درد موجود در آن است.
هوش مصنوعی: تو قصاب منی و من در غم تو همچنان در حال تلاشم تا زمانی که کارد به استخوان برسد.
هوش مصنوعی: وقتی تو تصمیم به جدایی میگیری، به خاطر خدا این کار را انجام میدهی و من هم اگر تو را به خاطر خدا رها کنم، دیگر نمیتوانم تو را نگهدارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عیبم مکن ای خواجه اگر می نوشم
در عاشقی و باده پرستی کوشم
تا هشیارم نشسته با اغیارم
چون بیهوشم به یار هم آغوشم
کوشم که بپوشم انده و نخروشم
پیدا کند این دو دیده تا کی پوشم
چون گفتهٔ بخردان همی بنیوشم
با زخم زمانه هرچه یکسر کوشم؟
درویش نیم اگرچه کم میکوشم
دیوانه نیم اگرچه گم شد هوشم
گر بیبرگی به مرگ مالد گوشم
آزادی را به بندگی نفروشم
قصاب منی و در غمت میجوشم
تا کارد به استخوان رسد میکوشم
رسمیست تو را که چون کشی بفروشی
از بهر خدا اگر کشی مفروشم
چون بحر، ز شوق راز جان، میجوشم
لیکن ز خود و ز دیگران میپوشم
ای خواجه! برو، که دُرد صافی رویی
من صافی دل اگرچه دُردی نوشم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.