گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مهستی گنجوی

آن خال عنبرین که نگارم به رو زده

دل می‌برد از آنکه به وجه نکو زده

قصاب‌وار مردم چشمم به چابکی

مژگان قناره کرده و دل‌ها بر او زده

در کوزه آب پیش لبش در چکی چکیست

ورنه ز دسته دست چرا در گلو زده

عشاق سربه‌سر همه دیوانه گشته‌اند

تا او گره به سلسله مشکبو زده