شکن زلف باز خواهی کرد
بر مه از شب طراز خواهی کرد
روزه داریم، رخ بپوش، ارنه
روز بر ما دراز خواهی کرد
راست کردی ز ابروان محراب
می نماید، نماز خواهی کرد
به گدایی به کویت آیم، لیک
در به رویم فراز خواهی کرد
کشمت جور و گویمت که مکن
گرچه صد بار بازخواهی کرد
کار خسرو ز دست شد وقت است
گر زقلم احتراز خواهی کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و زیبایی میپردازد. گوینده به محبوب خود اشاره میکند که با زلفهایش و زیباییاش قلب او را میرباید. او به این موضوع میپردازد که محبوبش باید از زیباییاش به جا و با احتیاط استفاده کند و به او یادآوری میکند که نباید با زیباییاش دردی را بر او تحمیل کند. در نهایت، او به ناامیدی و احساس محرومیتی اشاره میکند که از این فاصله به دست آورده است.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی زلفهای خود را باز کنی، به ماه طعنه میزنی که شب را به زیبایی میآراید.
هوش مصنوعی: ما روزه داریم، پس صورتت را بپوشان که اگر نه، روز برای ما طولانیتر خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر ابروانت را به خوبی حالت بدهی، به زیبایی معبدی میماند و تو میتوانی به راحتی عبادت کنی.
هوش مصنوعی: من به در خانهات میآیم تا از تو درخواست کمک کنم، اما میدانم که شاید درِ خانهات را به رویم نگذاری.
هوش مصنوعی: تو را به عشق خود عادت دادهام و به تو میگویم که این کار را نکن، هرچند بارها بخواهی باز به آن کار ادامه دهی.
هوش مصنوعی: زمانی رسیده است که دیگر از دست خسرو کاری ساخته نیست؛ اگر میخواهی از نوشتن بپرهیزی، حالا باید اقدام کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.