نه پیش از این مژه زینگونه خونفشانم بود
نظاره تو بلا شد که آن زمانم بود
به جان تو که فرو نامدی شبی از دل
دمی چه باشد، اگر از تو دل گرانم بود
زبان حدیث تو می گفت دوش و دل می سوخت
رسید کار به جان و سخن همانم بود
خیال وی رسنم بسته در گلو می گشت
هنوز دل به سوی زلف تو کشانم بود
بکش مرا و ز سر زنده کن به خویش آخر
به جان کالبدی چند زنده دانم بود
در آن جهان من و عشقت گذاشتم به درت
تن خراب که همراه این جهانم بود
جدا شدی ز فراق تو بند بندم، لیک
ز جرعه های تو پیوند استخوانم بود
به بندگی غمت جان فروختم مخرید
که داغهای کهن گرد گرد جانم بود
به نازگویی، خسرو صبور باش به عشق
چرا نباشم، جانا، اگر توانم بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به بیان احساسات عمیق عاشقانه پرداخته و نشاندهنده غم و فراق معشوق است. شاعر از تجربهای که در گذشته داشته و تأثیر عمیق نگاه و حضور معشوق بر دل و جانش سخن میگوید. او به شدت به یاد معشوقش هست و این یادآوری موجب درد و سوز دلش شده است. احساسی از ناامیدی و درخواست برای وصال وجود دارد، بهطوریکه شاعر میخواهد دوباره به حیات بازگردد و وجودش را به عشق معشوق یکپارچه کند. در نهایت، شاعر با نازکدلی معشوق به صبر دعوت میکند و از عشقش اشتیاق دارد.
هوش مصنوعی: قبل از این، چشمانم اینگونه خونچکان و گریان نبودند؛ این مصیبت از دیدن تو آغاز شد و آن زمان بود که به این حال افتادم.
هوش مصنوعی: به خاطر تو که هیچوقت نتوانستهام شبی را بدون یاد تو بگذرانم، چه اهمیتی دارد اگر دلم از اشتیاق تو سنگین باشد؟
هوش مصنوعی: دیشب زبانم از تو صحبت می کرد و دل من می سوخت. کار به جایی رسید که زندگیام در خطر افتاد و حرف من همان بود که همیشه بوده است.
هوش مصنوعی: در خیالم همیشه یاد او بود، و در عمق وجودم هنوز دلم به سمت موهای تو میرفت.
هوش مصنوعی: مرا بکش و دوباره به زندگی برگردان، زیرا نمیدانم تا چه زمانی این جسم را زنده خواهم دید.
هوش مصنوعی: در آن دنیا، من و عشق تو را به درگاهت سپردم، در حالی که جسم خستهام همراه با این دنیا بود.
هوش مصنوعی: من از دوری تو به شدت رنج میبرم و همهی وجودم در حال جدا شدن است، اما با این حال، محبت و یاد تو برایم به اندازهای عمیق و مهم است که به استخوانهایم نیز پیوند خورده است.
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق به تو جانم را در اختیار گذاشتهام، حتی برای خودم ارزش ندارم، زیرا دردهای قدیمی همچون زخمهایی عمیق در درونم باقی ماندهاند.
هوش مصنوعی: به لطافت و زیبایی رفتار کن، ای خسرو، چرا باید در عشق صبور نباشم، جانا، اگر بتوانم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تو را که گفت که من بیتو میتوانم بود
که مرگ بادا گر بیتو زنده دانم بود
اگر به پیش کسی جز تو بستهام کمری
گواه باش که: زنار در میانم بود
درون خویش بپرداختم ز هر نقشی
[...]
چو شمع شب همه شب سوز و گریه زانم بود
که سرگذشت فراق تو بر زبانم بود
شد آتش جگرم پیش مردمان روشن
ز خون گرم که در چشم خونفشانم بود
به التفات تو دارم امیدواریها
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.