چون آن بت از سر کو با هزار ناز برآید
ز خلق هر طرفی آه جانگداز بر آید
ز تندباد جگرها مرا درونه بلرزد
گلی که بر سر آن سرو سرفراز برآید
مرا نهال قدش بر جگر نشست بدانسان
که گر هزار پیش برکنند، باز برآید
به یاد آن قد و قامت سرشک لعل دو چشمم
به هر زمین که بریزد، درخت ناز برآید
چو پشت دست گزم از فسون و حیرت رویش
فسون و حیرتم از نقش های گاز بر آید
عجب مدار ز باران عشق و تخم محبت
چو سبزه از گل محمود اگر ایاز بر آید
نماز نیست مرا جز به سوی بت نه همانا
که کار خسرو گمره از آن نماز بر آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.