آن خون که گاه مستی از آن مست ما چکد
از زلف فتنه بارد و از جان بلا چکد
شوید چو رخ به صبح، کند غرقه خلق را
هر قطره ای که از رخ آن آشنا چکد
ای زاهد، از دعای بد ایمن مشو که شب
مستان دعا کنند، که خون از دعا چکد
جام لبت که محتشمان را حلال باد
زو جرعه ای چه باشد، اگر بر گدا چکد
مردم در این هوس که شبی سر نهم به پاش
زانگونه کاب چشم منش زیر پا چکد
خاک درت به چشم من، از گریه خون خورم
تا خود جزای چشم من آن توتیا چکد
محکم قبا مبند که دامن بگیردت
خون هزار دل که ز بند قبا چکد
شمشیر آبدار کشیدی بر اهل عشق
دولت بود که ضربی از آن سوی ما چکد
تو می روی و از پی خونریز خویشتن
خسرو دوان که تا خوی اسپت کجا چکد؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به نوعی از احساسات و حالاتی میپردازد که ناشی از عشق و مستی هستند. خون به عنوان نمادی از عشق و احساسات عمیق، چکیده میشود و بیانگر تأثیرات آن بر آدمی است. زاهد به عنوان نماد کسالت و بیخبری از عشق، مورد خطاب قرار میگیرد و این نکته مورد تأکید است که دعاهای مستان به شکلی خاص بر عشق و اشتیاق آنها تأثیر دارد. شاعر به تأثیر عشق بر زندگی و روح آدمی اشاره میکند و با استفاده از تصاویری از خون، زلف، و اشک، عمق احساسات را نشان میدهد. در نهایت، عشق و درد ناشی از آن به مثابه سمبلهای قدرتمند در زندگی انسانها به تصویر کشیده میشوند.
هوش مصنوعی: خونی که گاهی از شادی و شوق به خاطر معشوق از ما میریزد، از زلفهای فریبندهاش میبارد و از جانم پر از درد و رنج جاری میشود.
هوش مصنوعی: وقتی که چهرهاش در صبح باز میشود، هر قطرهای که از صورت او بر زمین بریزد، مردم را به اندازهای تحت تأثیر قرار میدهد که غرق در زیبایی و دلربایی او میشوند.
هوش مصنوعی: ای زاهد، از دعاهای بد دیگران خود را در امان ندان، چرا که شبهایی که مستان مست و شیدا هستند، دعاهایی میکنند که همچون خون به زمین میریزد.
هوش مصنوعی: به این معناست که اگر بادهای از لبان تو بریزد، برای افراد با شخصیت و معتبر اهمیت ندارد که به چه کسی منتقل میشود، زیرا آنچه که در این جرعه نهفته است برای گدایان هم ارزشمند نیست.
هوش مصنوعی: مردم در این آرزو هستند که شبی بتوانند به پای او سجده کنند، طوری که اشکهای من از چشمانم به زیر پاهای او بریزد.
هوش مصنوعی: خاکی که در آستانهات است، برای من آنقدر ارزشمند است که به خاطرش از اشک و خون خود مایه میگذارم تا شاید بر اثر گریهام، بهای نگاه من به تو به شکل اشکی از چشمم بریزد.
هوش مصنوعی: لباس خود را محکم نکن، زیرا ممکن است خون دلهای زیادی که درون آن جمع شده، بر روی تو بریزد.
هوش مصنوعی: با عشق خود، تو سلاحی تیز و بران به دست گرفتهای. این عشق و تسلط بر آن موجب میشود که از ضربههایی که میزنی، از جانب ما اثرات مثبتی ایجاد شود.
هوش مصنوعی: تو به دنبال نشانههای خودت میروی و از پی شاهی که به خونریزی میپردازد، فرار میکنی. آیا میدانی که نشانههای تو کجا خواهد افتاد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر خون که از درون ز دل مبتلا چکد
جوشد ز سوز سینه و از چشم ما چکد
گردد چو آه صاعقهانگیز ما بلند
زان ابر فتنه تفرقه باد بلا چکد
از شیشهای چرخ به دور تو بیوفا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.