بر آسمان پریوش چون ماه ما برآید
خورشید کیست باری کو بر سما برآید؟
چون در خرامش وی باران فتنه خیزد
سیلاب فتنه خیزد، موج بلا برآید
گلگشت او نخواهم بر خاک خود، چو میرم
کز گور شوربختان خار عنا برآید
گفتم که بر می آید جانم ز هجر، گفتا
جانی که ماند بی ما بگذار تا برآید
من چون زیم که جانم در آرزوی بوسی
بر زلف عنبریش هر دم صبا برآید
هر شب مرا برآید ناله ز جان سنگین
چون نالشی که شبها از آسیا برآید
شب بهر صبح رویت گویم دعا، ولیکن
حاجات تیره روزان کی از دعا برآید
از خنجر جفایت خونریزها به کویت
هر جا که خونم افتد، نقش جفا براید
ابری شود که برقش سیاره را بسوزد
دودی که هر شب از دل سوی سما برآید
در کوی تو که جانها در راه خاک باشند
بیچاره جان خسرو آنجا گیا برآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره دلتنگی و آرزو برای وصال محبوب است. شاعر از زیباییهای آسمان و خورشید صحبت میکند و میگوید که در حرکات محبو بافتی همچون باران فتنهها و مشکلات به وجود میآید. او به آینده فکر میکند و از حوادث ناگواری که پس از مرگ او ممکن است پیش بیاید سخن میگوید. همچنین بیان میکند که عشق و longing او هر شب او را آزار میدهد و دعاهایش برای دیدن محبوب به نتیجه نمیرسند. در نهایت، او به بیچارگی و مصیبتهای خود اشاره میکند و به تلخی بر اثر جدایی و جفای محبوبش میپردازد. این شعر از احساسات عمیق و درد دلتنگی و عشق غمانگیز شاعر نسبت به محبوبش حکایت میکند.
هوش مصنوعی: وقتی که ماه زیبا و دلربا در آسمان میدرخشد، دیگر چه نیازی به خورشید است که بخواهد در آسمان قرار بگیرد؟
هوش مصنوعی: وقتی او با ناز و کرشمه حرکت میکند، طوفان مشکلات آغاز میشود و بلاها به شکل امواج سر میزنند.
هوش مصنوعی: نمیخواهم که گردش و زیبایی او بر خاک من بیفتد، زیرا وقتی از دنیا بروم، خارهای اندوه و درد ناشی از سرنوشت بد از گور من بر خواهد خاست.
هوش مصنوعی: گفتم که از دوری تو جانم به لب آمده است، او گفت: جانتی که بدون من باقی مانده، بگذار تا برآید.
هوش مصنوعی: من مانند گلی هستم که جانم در آرزوی بوسیدن زلفهای خوشبوی اوست و هر لحظه نسیم صبحگاهی به سراغم میآید.
هوش مصنوعی: هر شب، از درونم نالهای برمیخیزد که سنگینی آن احساساتم را به نمایش میگذارد، مانند صدایی که شبها از آسیابها شنیده میشود.
هوش مصنوعی: در شب برای صبح تو دعا میکنم، اما حالا این سؤال پیش میآید که آیا دعای من میتواند مشکلات و نیازهای روزمره افراد گرفتار را برطرف کند؟
هوش مصنوعی: هر کجا که به خاطر دشمنیها و بیوفاییات، خونم بر زمین بریزد، نشانهای از آن درد و رنج را به یادگار خواهد گذاشت.
هوش مصنوعی: ابرهایی میآیند که آنچنان پرتوان هستند که میتوانند جاذبه و زیبایی ستارهها را محو کنند و دودی که هر شب از درون زمین به سمت آسمان میرود، نشاندهندهی غم و ناراحتی بشر است.
هوش مصنوعی: در محلهی تو، جایی که جانها برای خاک و عشق فدای تو میشوند، دلِ بینوا و غمزده خسرو نیز به آنجا میشتابد و جان میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن شهسوار هرگه بر بادپا برآید
بیخواست از گدایان، شور دعا برآید
طفل است و شرم او را مانع زآشنایی
ترسم که رفته رفته، ناآشنا برآید
از آب دیده کردم سیراب، نخل او را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.