گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

گر کنی یاری و گر آزار، بر من بگذرد

هر چه می خواهی بکن، ای یار، بر من بگذرد

گفتی، ار من بگذرم زین سو بود بر تو بستم

این ستم، ای کاشکی هر بار بر من بگذرد

صبحدم مست شراب شوق بیرون اوفتم

بسکه شب در ناله های زار بر من بگذرد

زودتر خاکم کن، ای گردون، مگر بختم بود

کان خرامان سرو خوش رفتار بر من بگذرد

ای خوش آن دیوانگی و مستی و رسواییم

کز پی نظاره ای آن یار بر من بگذرد

هر سحرگاهی فرستم جان به استقبال او

تا مگر بویی ازان گلزار بر من بگذرد

رفت عمر و گفتگوی عشق از خسرو نرفت

عمر باقی هم درین گفتار بر من بگذرد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode