به چه کار آیدم آن دل که نه در کار تو آید؟
گل در آن دیده هزاران که نه بر خار تو آید
آنچه من دیدم از آن غمزه بی مهر تو، یارب
پیش آن نرگس خونریز جگر خوار تو آید
کشت بیماری شبهام سزا این بود آن را
که بسان من بدروز گرفتار تو آید
گریه ها در ته دیوار تو ریزم که گر افتد
بر من افتد نه که غیری ته دیوار تو آید
منت سنگ زنان بر سر و بر دیده عاشق
با چنان کوکبه گر بر سر بازار تو آید
جان که بگریخت به تلخی فراق تو مرانش
که به در یوزه لبهای شکر بار تو آید
نیست افسوسی، اگر چرخ بسوزد همه دلها
سر به سر سوخته است آنچه نه در کار تو آید
نیست غم، گر به شکنجه رودم جان به جز آنم
کین ملامت به سر طره طرار تو آید
جان خراش است سخنهای خراشیده خسرو
ما نخواهیم که این مرغ به گلزار تو آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره عشق و فراق است. شاعر از دلی میگوید که برای محبوب محبوبش ناآشناست و گلها را در چشمانش به خاطر زخمها و دردهایی که از عشق بیثمر میکشد، میبیند. او به بیماری و غم خود اشاره دارد و از گریهها و دردهایش در دیوار دیگری سخن میگوید. همچنین، شاعر به سنگینی نگاههای عاشقانه و تلخی جدایی اشاره میکند و میگوید که حتی اگر تمام دلها بسوزند، باز هم افسوس نخواهد خورد زیرا هیچ چیزی جز عشق او برایش معنا ندارد. در نهایت، او به شوق و آرزوهایش برای دیدار معشوق اشاره میکند. کل شعر احساسات عاشقانه و غمناک را با زبانی شاعرانه و زیبا بیان میکند.
هوش مصنوعی: دل من چه سودی دارد که فقط به عشق تو نمیتازد؟ در چشم من هزاران گل وجود دارد، اما هیچکدام بر تلخیهای تو تأثیری نمیگذارند.
هوش مصنوعی: آنچه من از غمزههای بیرحم تو دیدم، ای خدا، در مقابل جذبهٔ آن نرگس خونریز و جانخوار تو هیچ است.
هوش مصنوعی: بیماریهایی که من دچار آن هستم، نتیجه کارهایی است که کردم و سزاوار آن هستم. کسی که مثل من در روز بدی گرفتار تو شود، باید این عواقب را تحمل کند.
هوش مصنوعی: من در کنج دیوار تو اشک میریزم، چرا که اگر افتد بر سرم، تنها از طرف توست و از جانب کسی دیگر نخواهد بود.
هوش مصنوعی: عاشق با افتخار و وقار به حضور معشوقش در بازار میآید، حتی اگر او بر سر و چهرهاش سنگ بزند. به این معناست که عشق او آنقدر بزرگ و ارزشمند است که هیچ چیزی نمیتواند روحیهاش را تضعیف کند.
هوش مصنوعی: وقتی جان از تلخی جدایی تو میگریزد، او را دور نران که به دروازهای خواهد رسید که لبهای شیرین تو در آنجا قرار دارد.
هوش مصنوعی: اگر چرخ روزگار بسوزد، هیچکس غم ندارد چون همه دلها به یک اندازه در آتش عشق سوختهاند. آنچه در دست تو نیست و بر آن تسلط نداری، اهمیت چندانی ندارد.
هوش مصنوعی: غمی وجود ندارد، حتی اگر جانم تحت torture قرار گیرد، زیرا تنها چیز که برای من مهم است این است که مورد سرزنش تو قرار بگیرم.
هوش مصنوعی: سخنان خراشیده و ناگوار خسرو ما برای ما دلخراش و آزاردهنده است و نمیخواهیم که این موجود تند و تیز به باغ تو وارد شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.