سال نو است و عشق نو عشرت یار من چه شد
بین که ز زاری و فغان شخص نزار من چه شد
گر فلک ستیزه گر، مهر نمای کینه گر
بست به کین من کمر مهر نگار من چه شد
گر تن من ز خشم تو خسته تیر غمزه شد
باد فداش گو برد جان فگار من چه شد
آه من ار ز بیخودی می نرسد به گوش او
تا خبرش کند ز من ناله زار من چه شد
غم رخ چون زر مرا سود بر آستان او
گیر که خاک شد زرم، سنگ عیار من چه شد
خسروم و چو طوطیان، در هوس شکر لبان
تا شکری به من دهد، خنده یار من چه شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.