سال نو است و عشق نو عشرت یار من چه شد
بین که ز زاری و فغان شخص نزار من چه شد
گر فلک ستیزه گر، مهر نمای کینه گر
بست به کین من کمر مهر نگار من چه شد
گر تن من ز خشم تو خسته تیر غمزه شد
باد فداش گو برد جان فگار من چه شد
آه من ار ز بیخودی می نرسد به گوش او
تا خبرش کند ز من ناله زار من چه شد
غم رخ چون زر مرا سود بر آستان او
گیر که خاک شد زرم، سنگ عیار من چه شد
خسروم و چو طوطیان، در هوس شکر لبان
تا شکری به من دهد، خنده یار من چه شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به مناسبت سال نو و احساسات عاشقانهاش اشاره میکند. او از فراق یار و دلتنگیهایش شکایت میکند و میپرسد که چرا عشق و شادیهایش را از دست داده است. او به تضاد بین عشق و کینه اشاره میکند و از خشم و بیتوجهی یار گلایه میکند. در نهایت، او آرزو میکند که یارش را دوباره ببیند و بر شادی و لبخند او تاکید میکند.
هوش مصنوعی: سال نو آغاز شده و عشق جدیدی به وجود آمده است، اما وضعیت یار من چه شده است؟ چرا من که در غم و اندوه هستم، به این حال و روز افتادهام؟
هوش مصنوعی: اگر آسمان دشمنی کند و به خاطر کینهاش بر من بیفتد، پس عشق و مهر محبوب من چه میشود؟
هوش مصنوعی: اگر بدن من از خشم تو خسته و آسیبدیده شود، باد (فدای او) بگوید جان من که در عذاب است، چه بر سرش آمده است؟
هوش مصنوعی: اگر آه و ناله من از بیخودیم به او نرسد و او را از حال و روز من آگاه نکند، پس نالهی من چه ارزشی دارد؟
هوش مصنوعی: غم چهرهاش برای من مانند طلاست، پس بر سر درگاه او شکیبایی کن، زیرا که دیگر طلا به دست نیامد و ارزش من چه بر سرش آمده است.
هوش مصنوعی: من همچون طوطیهایی هستم که به فکر شکر و شیرینی لبان هستند، اما به من شکر داده نشده است و حالا نمیدانم چرا لبخند یارم در دسترس نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.