می خواهد آن سرو روان کامروز در صحرا شود
تا چند پیراهن چو گل هر جانبی یکتا شود
صد چشم پاکان در رهش وین دیده آلود هم
آن بخت کو کان شوخ را این دیده زیر پا شود
گفتم، فلان دیوانه شد، گفتا، چه غم دارد مرا؟
عاشق چرا می شد، کنون چون شد رها کن تا شود
بد خوی من تو آن نه ای کاسان ز دل بیرون شوی
عمرم درین انده رود، جانم درین سودا شود
تقوی فرو شد پارسا تا تو نیایی در نظر
آن دم که تو پیدا شوی بازار او پیدا شود
چه جای آن کم عاقلان گویند با خود وارهش
دل کان به عشق از جای شد، از عقل چون برجا شود؟
سرمست و غلتان می به کف در پیش مسجد کن گذر
صوفی که لاف زهد زد، بگذار تا رسوا شود
منگر که خسرو پیش تو بیهوده گویی می کند
بلبل چو بیند روی گل دیوانه و شیدا شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عاشقانه و دلتنگی شاعر اشاره دارد که میخواهد به وصال معشوق برسد. شاعر اشاره میکند که تا زمانی که معشوق در دسترس نباشد، عشق و شور و شوق همواره در دل او وجود دارد. همچنین، او به دیدگاههای مختلف در مورد عشق و عقل میپردازد و بیان میکند که عشق فراتر از عقل و منطقی بودن است. در نهایت، شاعر احساس میکند که عشق او را مست کرده و نمیتواند از شر برزخی که در آن گرفتار است، رهایی یابد.
هوش مصنوعی: میخواهد آن درخت زیبا امروز در بیابان قرار بگیرد تا بعد از چندی هر پیراهنش مانند گل، منحصر به فرد و خاص شود.
هوش مصنوعی: در برابر زیبایی و پاکی او، چشمان زیادی وجود دارد که به او عشق میورزند، اما این دیده آلوده من به هیچ عنوان شایسته دیدن او نیست و به نوعی بر خودم افسوس میخورم که به او نمیرسم.
هوش مصنوعی: من به او گفتم که فلانی دیوانه شده است، او پاسخ داد که این موضوع برای من چه اهمیتی دارد؟ عاشق بودن چه فایدهای دارد اگر حالا که از عشق رها شده، نگران نباشید و بگذارید او به حال خود رها شود.
هوش مصنوعی: تو آن بدخویی نیستی که از دل بروم، عمرم در این اندوه میگذرد و جانم در این حسرت میماند.
هوش مصنوعی: وقتی که تو نیایی، پرهیزکاران در خفا هستند و به تعابیر خود زندگی میکنند. اما به محض این که تو ظهور کنی، همه چیز برای آنها روشن و واضح میشود و فعالیت و رونق زندگیشان آغاز میشود.
هوش مصنوعی: عاقلانی که عشق را درک نکردهاند، نباید خود را متفکر بخوانند؛ زیرا وقتی دل به عشق مشغول شود، دیگر عقل نمیتواند در جای خود باقی بماند.
هوش مصنوعی: شراب در دست، در حال سرمستی و چرخش، از جلوی مسجد عبور کن و بگذار صوفی که ادعای زهد دارد، رسوا شود.
هوش مصنوعی: به ظاهر نگران نباش که خسرو بیهوده و بدون دلیل صحبت میکند؛ بلبل وقتی روی گل را میبیند، دیوانه و عاشق میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای بلبل بی دل منال آخر گلت پیدا شود
اردیبهشت آید ز نو وز سر جهان برنا شود
من هم دلی دارم غمین از هجر یار نازنین
امید دارم کز کمین چون فروردین پیدا شود
من هرچه می گویم به من بوسی دهی گوئی که لا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.