سر زلف تو تا بجنبیدهست
بوی مشک ختا بجنبیدهست
بوی خون آمد از صبا ماناک
عاشقی را هوا بجنبیدهست
تا بجنبید زلف او از باد
ناف آهو ز جا بجنبیدهست
ما و دیوانگی دگر کان زلف
باز بر جان ما بجنبیدهست
جوش دلها به گرد او گویی
قلب صد یاد را بجنبیدهست
گر جگرگوشه نیست چشم مرا
خون چشمم چرا بجنبیدهست؟
میرود ذکر رفتنش بسیار
باز جای بلا بجنبیدهست
دی شنیدم ز آه سرد منش
دل چون آسیا بجنبیدهست
یاد خسرو نمیکند، یا رب
کاین سخن از کجا بجنبیدهست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.