بر آن لبی که شکر با حلاوتش شوراست
هزار ملک سلیمان بهای یک مور است
یقین که صورت جانها تمام بتوان دید
ازان صفا که در آن سینه چو بلور است
به کوی تو نه عجب گور عاشقان، عجب است
که هم خود از گل عشاق خشت بر گور است
دکان زهد ببستند عاشقان امروز
که از سواریت آفاق پر شر و شور است
هزار جلوه مقصود می کند گردون
ولی چه سود که چشم امید ما کور است
فراز کنگره وصل کی توان رفتن
که رشته کوته و بازوی بخت بی زور است
ربوده چشم تو هم دین و هم دل خسرو
مگر که عادت آن ترک غارت و عور است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف عشق و زیبایی میپردازد. او میگوید که حتی یک مور هم بهای زیادی دارد و زیبایی جانها در صفای قلبها نهفته است. در کوی عشق، عاشقان به گور میروند، زیرا گلی از عشق بر قبرشان مینشیند. شاعر بیان میکند که دکان زهد بسته شده و عاشقان در شور و شوق به سر میبرند. او همچنین اشاره میکند که رغم جلوههای زیبا، ما امیدی به آنچه میخواهیم نداریم. در پایان، شاعر از دلیری و زیبایی محبوبش میگوید که موجب اغفال دل و دین او شده است.
هوش مصنوعی: لبی که شیرینی شکر را دارد، اما با شور و تلخی همراه است، ارزش هزار ملک سلیمان را فقط به اندازهٔ یک موری که انگشت شماری است، دارد.
هوش مصنوعی: قطعاً میتوان چهره روحها را به طور کامل مشاهده کرد، از آن روشنی و صفایی که در سینهای وجود دارد که مثل بلور است.
هوش مصنوعی: در محل تو، جای شگفتی نیست که عاشقان دفن شدهاند؛ چیزی که شگفتآور است، این است که خودت نیز از گل عاشقان ساخته شدهای و بر مزارشان خاک شدهای.
هوش مصنوعی: امروز عاشقان دیگر به زهد و پرهیز روی نیاوردند، چرا که شور و هیجان و زیبایی تو همه جا را فراگرفته است.
هوش مصنوعی: هزاران زیبایی و جلوههای جذاب در دنیا وجود دارد، اما چه فایده که ما نمیتوانیم به آنها امیدوار باشیم و چشممان به آنها نمیبیند.
هوش مصنوعی: در اینجا به این معنا اشاره میشود که نمیتوان به سراغ وصول و ارتباطی عمیق رفت، زیرا موقعیت و شانس در دسترس نیست و شرایط محدود است.
هوش مصنوعی: چشم تو بهگونهای است که هم عشق و هم ایمان را از من گرفته است، مگر اینکه عادت آن دختر ترک این است که دل و دین را غارت کند و برهنه سازد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خدایگان جهان شهریار روی زمین
تویی که رایت عزمت همیشه منصور است
به زنده کردن ارواح نصرت و تایید
صدای نوبت تو همچو نوبت صور است
به یاد بزم تو گردون صبوح کرد مگر
[...]
بغیر نامه و پیغام بی نشانان را
کتابتی است نهانی که از ریا دور است
صفای همت باطن که عالم افروزد
که حسن حرف زبانی چراغ بی نور است
رخت چو مهر درخشان ز بسکه پر نور است
اگر غلط نکنم مادر تواز حور است
قسم به موی تو یعنی به سوره واللیل
که وصف روی تو والشمس وآیه نور است
لبت چوحب نبات است بسکه شیرین است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.