گر باغ پر شکوفه و گلزار خرم است
ما را چه سود، چون دل ما بسته غم است
چون باد صبح کرد غم آباد کاینات
بسیار جسته ایم، دلی شادمان کم است
جز سیل غم نبارد ازین سقف نیلگون
مسکین کسی که ساکن این سبز طارم است
جز خون دل مدام نباشد شراب او
هر جا یکی فقیر در اطراف عالم است
اهل تمیز خوار و حقیرند نزد خلق
جاهل به نزد خویش به غایت مسلم است
چشم طرب چگونه توان داشتن ز چرخ
کاین خیره گرد نیز ز اصحاب ماتم است
زابنای روزگار وفایی ندید کس
رحمت بر آن کسی که به ایشان نه همدم است
حقا که یک پیاله دردی و پای خم
خوشتر بسی ز جام و سراپرده جم است
خسرو، برو، به کنج قناعت قرار گیر
می نوش و سر متاب ز یاری که محرم است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به بیان احساسات غم و اندوه شاعر پرداخته و نشان میدهد که حتی در میان زیباییهای طبیعت، درد و رنج درون انسان را فراگرفته است. شاعر تأکید میکند که خوشیهای ظاهری همچون گل و شکوفه برای کسی که دلش در غم است فایدهای ندارد. همچنین به تضاد مشارکت در شادیها و عذاب زندگی اشاره میشود، و او بر این نکته تأکید میکند که در عالم، فقر و نیازمندی همواره وجود دارد. در نهایت، شاعر به قناعت و دوری از توقعات بیجا دعوت میکند و میگوید که لذتهای واقعی در پذیرش شرایط و یافتن شادمانی در سادهزیستی وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر حتی باغ پر از شکوفه و گلهای زیبا باشد، برای ما فایدهای ندارد، چون دلمان درگیر غم و اندوه است.
هوش مصنوعی: به محض اینکه صبح دمید و طبیعت بیدار شد، دریافتم که دنیا پر از غم و اندوه است. با این حال، کمبود دلهای شادمان به چشم میخورد.
هوش مصنوعی: به جز طوفان غم، کسی که در این سرزمین خوش رنگ زندگی میکند، احساس دیگری ندارد.
هوش مصنوعی: شادی واقعی و سرور پایدار به جز از رنج و غم دل حاصل نمیشود. هر جا که نیازمندی وجود دارد، نشانهای از این حقیقت قابل مشاهده است.
هوش مصنوعی: افرادی که درک و تمایز خوبی دارند، در نظر کسانی که جاهل و نادان هستند، مظلوم و بیارزش به نظر میرسند. اما برای خودشان، این موضوع کاملاً روشن و مسلم است که ارزش واقعیشان چیست.
هوش مصنوعی: چگونه میتوان به شادی و سُرور نگاه کرد، در حالی که این دوران پر از غم و اندوه است و حتی در میان دوستان هم، جایی برای خوشحالی نیست.
هوش مصنوعی: هیچ کس در این روزگار وفا و صداقت را ندیده، و بر کسی که با این روزگار همدم و همراه نیست، رحمت نازل نمیشود.
هوش مصنوعی: در حقیقت، صرف یک پیاله از درد و همچنین سرخی شراب خم، بسیار دلپذیرتر است نسبت به یک جام پر از نعمت و تجملات شاهانه.
هوش مصنوعی: ای خسرو، برو و در گوشهای از قناعت زندگی کن. شراب بنوش و سر خود را از یارانی که به راز تو آشنا هستند، دور نکن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عهدیست تا نصیبه ما از جهان غم است
حال دل از فلک چو فلک نیک بر هم است
در عالم از فراغت خاطر اثر نماند
آری مگر فراغت از آن سوی عالم است؟
در مدت جوانی و در عهد کودکی
[...]
ای شاه بانوی ایران به هفت جد
اقلیم چارم از تو چو فردوس هشتم است
بلقیس روزگار توئی کز جلال و قدر
شروان شه از کمال سلیمان دوم است
خود خاتم بزرگ سلیمان به دست توست
[...]
شاها درِ تو قبله شاهان عالم است
گردون تو را مسحر و گیتی مسلم است
مقصود آفرینش عالم تویی از آنک
ذات مطهرت سبب نظم عالم است
هم چشم مهر و ماه به روی تو روشن است
[...]
یارا بهشت صحبت یاران همدم است
دیدار یار نامتناسب جهنم است
هر دم که در حضور عزیزی برآوری
دریاب کز حیات جهان حاصل آن دم است
نه هرکه چشم و گوش و دهان دارد آدمیست
[...]
تا دور آفرینش و تا عمر عالم است
پیوند عشق و عاشق و معشوق با هم است
گر سرّ این رموز بدانی وجود عشق
پیش از سرشتن گِل حوا و آدم است
آدم تویی به نقد و گر ناقدی تو را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.