آفت دین مسلمانی جز آن عیار نیست
تشنه خون مسلمانان جز آن خونخوار نیست
ما و عشق یار اگر در قبله و در بتکده
عاشقان دوست را با کفر و ایمان کار نیست
یک قدم بر جان خود نه یک قدم بر دو جهان
زین نکوتر رهروان عشق را رفتار نیست
بر تن شیرین نظر هم هست بار از نازکی
بر دل فرهاد کوه بیستون بار نیست
در جهاد نفس عاشق را کم از غازی مدان
گاه سربازی مقامر کمتر از عیار نیست
ای برهمن، بار ده رد کرده اسلام را
یا چو من گمراه را در پیش بت هم بار نیست
چند گویندم که رو زنار بند، ای بت پرست
از تن خسرو کدامین رگ که آن زنار نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی تضادهای عشق و ایمان در زندگی مسلمانان میپردازد. شاعر بیان میکند که هیچ چیزی جز طمع و خونخواهی باعث آزار مسلمانان نیست و عشق واقعی فراتر از کفر و ایمان است. او عشق را مسیری نیکوتر از دنیا معرفی کرده و میگوید که در جهاد نفس، عاشق نباید خود را کمتر از مجاهدان بداند. همچنین، انتقاد از پرستش بتها و عدم اهمیت زنار (نماد بتپرستی) را نیز مطرح میکند و به کسانی که به بتپرستی روی میآورند، هشدار میدهد. به طور کلی، شعر به بررسی درگیریهای روحی و معنوی انسان در جستجوی عشق و ایمان میپردازد.
هوش مصنوعی: شخصیتهای ناپاک و خونریز، تنها تهدید و آفت دین اسلام هستند، چرا که آنها به دنبال خون مسلمانان و ایجاد ناامنی در میان آنها هستند.
هوش مصنوعی: ما و عشق معشوق، تفاوتی ندارد که در مکانهای مقدس یا در میخانههای عشق باشیم؛ برای عاشقان واقعی، عشق به دوست به اعتقاد و کفر مربوط نمیشود.
هوش مصنوعی: انسان باید به جای تلاش برای تصاحب دنیا، به ارتقای روح و جان خود بپردازد، زیرا رهروان واقعی عشق تنها با قدمهایی در مسیر معنوی و اخلاقی خود را به کمال میرسانند.
هوش مصنوعی: بر روی چهرهی زیبا، نازکی و لطافت وجود دارد، اما دل فرهاد نیازی به تحمل بار سنگین کوه بیستون ندارد؛ یعنی محبت و عشق میتواند به آسانی و بدون زحمت به دل او برسد.
هوش مصنوعی: در تلاش برای تسلط بر نفس، عاشق را از مجاهدان کماهمیت ندان. گاهی اوقات، سربازان در میدان جنگ کمتر از افراد با مقام و اعتبار نیستند.
هوش مصنوعی: ای برهمن، آیا تو بار اسلام را به دوش کشیدهای، یا همچون من گمراه، در برابر بتان نیز بار نیست؟
هوش مصنوعی: چند بار به تو بگویم که از زنار بند استفاده کن، ای محبتورز از کدام رگ بدن خسرو است که آن زنار وجود ندارد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اندرین گیتی به فضل و رادی او را یار نیست
جز کریمی و عطا بخشیدن او را کار نیست
تیز بازاری همی بینم سخا را نزد او
اینت بازاری که در گیتی چنین بازار نیست
از پی نام بلند و از پی جاه عریض
[...]
جز جفا با اهل دانش مر فلک را کار نیست
زانکه دانا را سوی نادان بسی مقدار نیست
بد به سوی بد گراید نیک با نیک آرمد
این مر آن را جفت نی و آن مر این را یار نیست
مرد دانا بدرشید و چرخ نادان بد کنش
[...]
روز محشر عاشقان را با قیامت کار نیست
کار عاشق جز تماشای و صال یار نیست
از سر کویش اگر سوی بهشتم می برند
پای ننهم که در آنجا وعدهٔ دیدار نیست
روز کوشیدن چو تیغت شیر جان او بار نیست
روز بخشیدن چو کفت ابر گوهر بار نیست
نابریده تیغ تو روز وغا پولاد نیست
نابسوده کف تو روز عطا دینار نیست
در خور گفتار هرکس مر ترا گفتار نیست
[...]
ذوالجلال است آن که در وصف جلالش بار نیست
هرچه خواهد آن کند کاری برو دشوار نیست
ملک او را ابتدا و انتها و عزل نیست
ذات او را آفت و کیفیت و مقدار نیست
آن خداوندی که هست او بینیاز از بندگان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.