همی گویم که وقتی، ز آن مشتاقان مجنون شو
تو، نافرمان بدخو را نمی گویم که اکنون شو
چه حاجت نامه های درد ما را مهر و اکردن
ببین عنوان خون آلوده و بر حرف مضمون شو
من امشب جان شیرین در سر و کار وفا کردم
تو در دولت بمان جاوید هر روزی بر افزون شو
بده سر جرعه و درکش ز جام شوق، ای زاهد
پس آنگه پای کوبان پیش آن لبهای میگون شو
به دیوار خرابات اوفگندم خرقه رسمی
حلالت کردم، ای دزد، از درون بستان و بیرون شو
مسافر می شود مهمان و دل همراه او، ای جان
هنوز او فرصتی دارد تو باری پیش ازو خون شو
نیاید عاقلان را، خسروا، سودای تو باور
گر این را محرمی خواهی، به گورستان مجنون شو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.