نوبت خوبی زدند در شب گیسوی تو
فتنه عسس گشت باز گرد سر کوی تو
گر به ترازوی چرخ دست رسد مر مرا
حسن تو یکسو نهم، مه به دگر سوی تو
روی مرا زرد کرد روی تو منکر شود
اینک اگر راست است، روی من و روی تو
نیست کمان غمت چون که به بازوی من
گوشه گرفتم، ولی گوشه ابروی تو
من به فسون وفا زان خودت می کنم
تفرقه گر نفگند نرگس جادوی تو
بس که شکسته دلان بسته زلفت شدند
هست هزاران شکست در سر هر موی تو
ای به دو رخ چون پری زلف ز رخ دور کن
دیو نه نیکو بود خاصه به پهلوی تو
قامت خسرو ز غم چون دم سگ حلقه شد
تا فلکش طوق ساخت بهر سگ کوی تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جاذبههای کسی میپردازد که شاعر عمیقاً به او علاقهمند است. شاعر در داستانی عاشقانه، از جذابیتهای ظاهری و باطنی معشوق سخن میگوید و تأثیر آن بر روی خود را بیان میکند. او به ترازوی چرخ و مقایسه زیبایی معشوق با چیزهای دیگر اشاره میکند و بهنوعی به غم و رنجی که از دوری معشوق تجربه میکند، پرداخته است. در نهایت، شاعر از زیبایی معشوق و تاثیر آن بر دل شکسته عاشقان یاد میکند و خواهان نزدیکی به او است.
هوش مصنوعی: در شب زیباییهای تو، زمان خوبی فرارسید و نگهبانان (عسس) دوباره دور سر کوچهات به گشت زنی مشغول شدند.
هوش مصنوعی: اگر دستم به ترازوی آسمان برسد، زیبایی تو را در یک سمت میگذارم و ماه را در سمت دیگر.
هوش مصنوعی: اگر تو با روی زردت من را انکار کنی، حالا ببین که اگر این واقعیت دارد، آیا روی من و روی تو به یکدیگر شباهت دارد یا نه.
هوش مصنوعی: غم تو برای من مانند کمانی نیست که در بازویم گرفته باشم، اما گوشه ابروی تو همچنان در ذهنم باقی مانده است.
هوش مصنوعی: من به جادوی وفای خود تو عشق میورزم و امیدوارم که در این راه، نرگس جادوی تو باعث جدایی و تفرقه نشود.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و جذابیت زلفهای تو، افرادی که دلشکستهاند، به تو وابسته و دلبسته شدهاند. هر کدام از موهای تو نمایانگر داستانی از این دلشکستگیها و محبتهاست.
هوش مصنوعی: ای گل زیبا که مانند پری هستی، موهای خود را از چهرهات دور کن، زیرا کسی که در کنار تو باشد، نمیتواند با آن شیاطین خوب کنار بیاید.
هوش مصنوعی: خسرو، به خاطر غم و اندوهی که دارد، مانند دمی خمیده و ناتوان شده است. به گونهای که فلک، به جای گردن او، طوقی برای سگی که در کوی محبوبش است، درست کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خامش گویا بود چشم سخنگوی تو
نقطه بسم الله است خال بر ابروی تو
خال سیه فام تو مرکز وحدت بود
دایره کثرت است سلسله موی تو
نعل در آتش نهد بر ورق برگ گل
[...]
بسته دلم را به بند حلقه گیسوی تو
کرده قدم را کمان حالت ابروی تو
سرورود دررکوع گر تو درآئی به باغ
مه ننماید طلوع پیش مه روی تو
عاریه بگرفته رنگ سرخ گل از عارضت
[...]
ای دل من مبتلا در خم گیسوی تو
خون رود از دیدهام ز حسرت روی تو
ز کشتنم نیست غم ولی از آنم ملول
که میرسد زین عمل رنج ببازوی تو
نشستهام منتظر بلکه صبا آورد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.