عیش من تلخ است ازان شکر لب شیرین سخن
چون بخندد، ورچه باشد، هست در پروین سخن
مردنم نزدیک شد هنگام شربت دادنست
کیست کارد یک سخن بر من ازان شیرین سخن؟
بو که بریم، ای صبا، از بهر من بهر خدا
گه گهی جاسوسیی کن، زو دمی برچین سخن
کاش بیدردان بدیدندی رخ زیبای یار!
تا نگفتندی به طعن بیدلان چندین سخن!
ای که گویی «عشق چه بود»؟ باش تا از خون من
بعد از آنت مرد خوانم، گر بگویی این سخن
عاشقی وانگه مسلمانی، ندانی، ای سلیم
دوستی چون با بتان افتد، رود در دین سخن؟
بهترین روز آفتی می بینم از تو در جهان
گفت من بشنو، مکن، جانا، بدین آیین سخن
جادوان را لب بدوزد سوزن مژگان تو
وه که پیشت چون برآید از من مسکین سخن
در هوای روی تو خون می چکاند از غزل
خسرو رنگین سخن گر رنگ بازی زین سخن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از تلخی عشق و تأثیر آن بر روح و جانش میگوید. او به زیباییهای معشوقش اشاره میکند و از درد و رنجی که عشق برای او به همراه دارد، سخن میگوید. شاعر به بازگشت صبا (باد محبت) و دلتنگی برای معشوق اشاره کرده و از حسرت کسانی صحبت میکند که نمیتوانند زیبایی یار را ببینند و از طعنههای بیدردان رنج میبرد. او در نهایت به جان خود اشاره میکند و میگوید که عشق واقعی و دوستی با معشوقان، بر ایمان او تأثیر میگذارد. در کل، این شعر به بیان احساسات عاشقانه و عذابهای ناشی از جدایی و فراق میپردازد.
هوش مصنوعی: زندگی من به خاطر دوستیهای تلخ دچار ناراحتی است، حتی اگر کسی با لبهای شیرین خود بخندد. در حقیقت، هر چه باشد، در کلام پروین (که میتواند به عشق، زیبایی یا حقیقت اشاره داشته باشد) وجود دارد.
هوش مصنوعی: زمان مرگم نزدیک است و این زمانی است که باید به من شربت بدهند. کیست که با یک سخن شیرین، کارد را بر من بیاورد؟
هوش مصنوعی: ای نسیم، وقتی که به سفر میروی، برای من و به خاطر خدا گاهی نگاهی به او داشته باش و خبری از او بگیر.
هوش مصنوعی: ای کاش کسانی که درد و رنجی ندارند، چهره زیبا و دلنشین محبوب را میدیدند! تا دیگر به طعنه و کنایه به بیدردان این همه سخن نمیگفتند!
هوش مصنوعی: ای کسی که میگویی عشق چیست؟ بگذار تا بعد از تو، از دلتنگی و غم من بگویم، اگر چنین سخنی را بگویی.
هوش مصنوعی: عشق و دین با هم نمیخوانند، ای سلیم. آیا نمیدانی وقتی دوستی با بتان داشته باشی، چگونه میتوانی از دین و ایمان صحبت کنی؟
هوش مصنوعی: بهترین روز را که به خاطر تو میبینم، در این دنیا همراه با نور و روشنایی است. اما من از تو میخواهم که به این حرفها گوش ندهی و با این موضوع از من فاصله بگیری، ای محبوب.
هوش مصنوعی: سوزن مژگان تو چنان جادویی دارد که میتواند ساحران را مسحور کند، و من بیچاره چگونه میتوانم در برابر تو سخنی به زبان بیاورم؟
هوش مصنوعی: در هوای چهرهات، به مانند خون، احساسات از من جاری میشود و مانند خسرو که با سخنان زیبا و رنگین صحبت میکند، من نیز در این گفتگو مشغول رنگآمیزی احساساتم هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
می شود نقل مجالس چون شود شیرین سخن
همچو خون پنهان نمی ماند چو شد رنگین سخن
از تأمل می شود شایسته تحسین سخن
پیچ و تاب فکر سازد غنچه را رنگین سخن
هر که را آن غمزه خونریز در دل بگذرد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.