صد ره گذری هر دم بر جان خراب من
رحمت نکنی هرگز بر چشم پر آب من
بر زد ز دماغم دود از شربت عشق، آری
بی درد سری نبود مستی شراب من
هر چند دلم خون شد، سوزاک من افزون شد
کشته نشد این آتش از آب کباب من
جانم به گداز آمد، کو آن همه عیش من؟
شبهای دراز آمد، کو آن همه خواب من؟
چون گریه کند چشمم، ماتمکده ای باید
تا بر سر همدردان ریزند گلاب من
می سوزد دل تنگم، ای هجر، مگر زین سو
بر بوی کباب آید آن مست خراب من
در دوزخ اگر سوزم، زین نیست مرا دردی
هستی تو بهشتی رو، این است عذاب من
یک تار قبایم ده خلعت ز پی خسرو
دران نبود باری تشریف جواب من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد و غم عشق میگوید و احساس میکند که هیچ رحمت و نیکویی به او نرسیده است. او در عذاب و مستی ناشی از عشق است و حتی از دردهایش نمیتواند رهایی یابد. دلی پر از ناراحتی و تشنگی برای عیش و شادی دارد، اما شبهای طولانی و بیخوابی به او فشار میآورد. شاعر از همدردی با دیگران سخن میگوید و به شدت از فقدان معشوق رنج میبرد. او به حالت سوز و گداز در وجودش اشاره میکند و میگوید حتی اگر در دوزخ بسوزد، نبود معشوق برای او عذابی بزرگتر است. در پایان، آرزوی دریافت لباس یا نشانی از معشوق را دارد که نشاندهنده عشق راستین اوست.
هوش مصنوعی: هر لحظه افرادی از مقابل من میگذرند، اما هیچگاه بر منی که در رنج و آلام هستم، رحمی نمیکنند و بر چشمان پر از اشکم توجهی ندارند.
هوش مصنوعی: عشق به قدری درونم شعلهور شده که همانند دودی از مغز و ذهنم به خارج میزند. بیدلیل سرمست نشدهام؛ این مستی و شور و حال من از درد و رنج نیست.
هوش مصنوعی: هرچند که قلبم بسیار دردمند و غمگین شده است، ولی این احساس من بیشتر شده و آتش عشقم خاموش نشده است؛ مانند کبابی که با آب هم شعلهور میماند.
هوش مصنوعی: جانم به تنگ آمده است، آن همه خوشیها و شادکامیها کجا رفتهاند؟ شبهای طولانی آمدهاند، آن همه آرامش و خواب راحت من کجا رفتهاند؟
هوش مصنوعی: زمانی که چشمانم به گریه میافتد، باید جایی را درست کنم که به یاد دیگران دردکشیده، عطر اشکم را بریزند.
هوش مصنوعی: دل پر افزای من در عذاب و رنج است، ای دوری و جدایی، آیا از این طرف، بوی دلپذیر کباب به گوش میرسد تا آن معشوق مست و خراب من بیاید؟
هوش مصنوعی: اگر در جهنم بسوزم، برایم اهمیتی ندارد؛ زیرا درد من ناشی از وجود توست، که چون بهشتی مینمایی، این خود عذاب من است.
هوش مصنوعی: من تنها یک تار از قبای خود را به تو میدهم؛ چرا که هیچ نشانهای از شخصیت خسرو در اینجا دیده نمیشود. بنابراین، پاسخی به من ندهید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.