آستان یار و آن گه خون من
شاد باش، ای طالع میمون من
باده خواهی خورد، روشن شد مزاج
چون چنین شد بار اول خون من
بوالعجب کاری ست، من مشغول جان
وان رقیبت در چرا و چون من
کاری افتاده ست با شبها مرا
تو بخسپ، ای بخت دیگرگون من
کشتی و بازم رهایی شد ز هجر
دیر زی درد درون افزون من
خون دل از دامن، ای دیده، مشوی
یادگارست این ازان مجنون من
شعر خسرو مایه دیوانگیست
تا نیاموزد کسی افسون من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساسات عاشقانه خود و دشواریهای مرتبط با آن اشاره میکند. او با اشاره به رسیدن به آستان یار، به شادی طالع خود و لذت از باده اشاره دارد که موجب خوب شدن حالش شده است. شاعر خود را در وضعیتی عجیبی توصیف میکند که در آن با رقیبش در رقابت است. همچنین، به طولانی شدن شبها و دردهای درونیش اشاره میکند. او از چشمانش میخواهد که به او یادآوری نکند، زیرا این دردها نشانهی عشق مجنونوار او هستند. در نهایت، شاعر به موضوع دیوانگی ناشی از عشق اشاره میکند و تأکید میکند که هیچکس نمیتواند افسون عشق او را بدون آموزش درک کند.
هوش مصنوعی: ای طالع خوشبخت من، در آستان یار آن زمانی که به عشق و محبت او مینگرم، خوشحال باش و شاد باش.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی شراب بنوشی، مزاجت به روشنی تغییر میکند. وقتی این تغییر برای اولین بار اتفاق میافتد، خون من به جوش میآید.
هوش مصنوعی: عجب کار عجیبی است! من درگیر زندگی خودم هستم، در حالی که رقیبم در حال تامّل و فکر کردن به من است.
هوش مصنوعی: کاری در بین شبها برای من پیش آمده است که از تو، ای بخت متفاوت من، درخواست کمک میکنم.
هوش مصنوعی: کشتی و بازم از دوری رها شدم، درد درونم روز به روز بیشتر میشود.
هوش مصنوعی: ای دیده، از دامن خود خون دل را نریز، زیرا این یادگاری است از عشق من به مجنون.
هوش مصنوعی: شعر خسرو باعث دیوانگی میشود، چون هیچکس قادر نیست جادو و اسرار من را یاد بگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.