من اگر دوستت همی دارم
مکش اکنون برای این کارم
من خود از هجر مرده ام، لیکن
خویشتن را بدو نمی آرم
لاف یاری نمی زنم، هر چند
با تو در خویشتن نمی یارم
در نشان ستارگان سپهر
همه شب تا به روز بیدارم
می دهم جان به یاد گیسویت
شب بدین یاد زنده می دارم
نستانی تو جان خسرو، لیک
گر بگویی به غمزه نسپارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به عشق و دلتنگی خود اشاره میکند. او میگوید که اگرچه از دوری معشوق رنج میبرد و خود را پریشان میبیند، اما نمیخواهد این احساس را به معشوق نشان دهد. او تمامی شب را بیدار میماند و به خاطر یاد گیسوان معشوقش زنده میماند. در نهایت، شاعر بیان میکند که حتی اگر معشوق بخواهد، او جان خود را هم فدای عشقش میکند.
هوش مصنوعی: اگر من تو را دوست دارم، لطفاً به خاطر این احساس، مرا نکش.
هوش مصنوعی: من به خاطر دوری از محبوبم جانم را از دست دادهام، اما نمیتوانم خودم را به او معرفی کنم.
هوش مصنوعی: من ادعای دوستی نمیکنم، هرچند که در درون خودم هم نمیتوانم به تو کمک کنم.
هوش مصنوعی: من شبها تا صبح بیدارم و به نشانههای ستارگان آسمان نگاه میکنم.
هوش مصنوعی: به خاطر یاد تو و گیسوانت، جانم را فدای تو میکنم و شب را به یاد تو زنده نگه میدارم.
هوش مصنوعی: تو جان منی، ای خسرو، اما اگر با ناز و لبخند سخن بگویی، من دل به هیچ چیز دیگری نخواهم داد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مهر ایشان بود فیا وارم
غمتان من بهر دو بگسارم
روز تا شب ز غم دل افگارم
همه شب تا به روز بیدارم
به دل شخص جان همی کاهم
به دل اشک خون همی بارم
روز و شب یک زمان قرارم نیست
[...]
هیچ دانی که چون گرانبارم
به غم دیگران گرفتارم
زیر بار غمی گرفتارم
کاندرو دم زدن نمیآرم
عمر و عیشم به رنج میگذرد
من از این عمر و عیش بیزارم
در تمنای یک دمی بیغم
[...]
بخدائی که مهر معرفتش
کرد توفیق عقل بیدارم
برسولی که روز حشر امید
بخدا و شفاعتش دارم
که اگر من از انچه بیتو گذشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.