دوش می رفت و آه می کردم
در پی او نگاه می کردم
هر دم از خون دیده در پی او
قاصدی رو به راه می کردم
شب همه شب ز دود سینه خویش
سرمه در چشم ماه می کردم
ناوک غمزه در دلم می زد
من دلخسته آه می کردم
خون دل تا به روز می خوردم
ناله تا صبحگاه می کردم
گریه می کردم و به حالت خویش
خنده هم گاه گاه می کردم
آفتابی به صبح باز آمد
کانتظارش نگاه می کردم
یافتم عاقبت مهی کاو را
طلبش سال و ماه می کردم
آه اگر باز پس نمی آمد
عالمی را سیاه می کردم
گر چه تقصیر ما ز حد بگذشت
کرمش عذر خواه می کردم
بعد از این وقت توبه شد، خسرو
پیش از این گر گناه می کردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از غم و اندوه خود به خاطر بیمحلی محبوب سخن میگوید. او به عشق و اشتیاق شدید خود اشاره میکند که در پی محبوبش شب و روز در غم و گریه سپری میکند و حتی در شرایط دشوار نیز لحظاتی از خنده را تجربه میکند. شاعر در انتظار محبوبش است و هر بار با امید به دیدار او سر میکند. در انتها، او به خود و اشتباهاتش اعتراف میکند و از محبوبش عذرخواهی میکند، اما هنوز هم آرزوی بازگشت او را دارد.
هوش مصنوعی: هر شب که او میرفت، من با حسرت و ناراحتی به دنبال او نگاه میکردم.
هوش مصنوعی: هر لحظه از اشک چشمم به دنبال او پیامبری را به راه میفرستم.
هوش مصنوعی: هر شب به خاطر دلتنگی و غم خود، اشک میریختم و آن را به عنوان سرمهای در چشم ماه میکشیدم.
هوش مصنوعی: چشمکی از معشوقهام قلبم را هدف قرار میداد و من با دلشکستگی آه میکشیدم.
هوش مصنوعی: من تا روز روشن اشک ریختم و شبها به دلتنگی ناله زدم.
هوش مصنوعی: در حالی که اشک میریختم، گاهی هم به وضعیت خودم با خنده واکنش نشان میدادم.
هوش مصنوعی: در صبحی روشن و دلانگیز، خورشید درخشان و دلخواهی به آسمان آمد و من مشتاقانه منتظر ظهور آن بودم.
هوش مصنوعی: سرانجام موفق شدم به کسی برسم که مدتها به دنبالش بودم و هر روز و هر ماه او را جستجو میکردم.
هوش مصنوعی: اگر زمان به عقب برمیگشت، دلم نمیخواست به کسی رحم کنم و همه جا را تاریک و غمگین میکردم.
هوش مصنوعی: هرچند که گناه ما بسیار زیاد شده است، ولی از لطف او به خاطر خطایمان عذرخواهی میکردم.
هوش مصنوعی: از این به بعد فرصتی برای توبه وجود ندارد، چون من پیشتر از این هم اگر اشتباهی کردهام، در خودم حس remorse و پشیمانی ندارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از دعا زاد راه میکردم
خیری از بهر شاه میکردم
دوش میرفت و آه میکردم
در پی او نگاه میکردم
سرو من میچمید و من خود را
خاک ره چون گیاه میکردم
هردم از خون دیده در پی او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.