رویت، ای نازنین، که می بینم
جان ستاند، چنین که می بینم
گفتی «از رویم آرزوی تو چیست؟»
آرزویم همین که می بینم
دیدنت مردنی ست هر روزم
نزیم من چنین که می بینم
نتوان رنج عشق او بشنید
من بیچاره بین که می بینم
بهر روی تو دوست می دارم
هر گل و یاسمین که می بینم
لب نمودی، ببخش چاشتیی
هم از آن انگبین که می بینم
یا خود از بهر جان خسرو راست
این همه خشم و کین که می بینم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دلبستگی عمیق شاعر به معشوقش است. شاعر میگوید دیدن محبوبش جان او را میگیرد و آرزویش تنها دیدن اوست. او به درد و رنج عشق اشاره میکند و میگوید که تحمل این رنج برایش دشوار است. همچنین، او به عشقش نسبت به محبوب اشاره کرده و میگوید که همه زیباییها را به خاطر او دوست دارد. شاعر احساسات خود را به زیبایی و شدت بیان کرده و از خشم و کینهای که ممکن است در عشق وجود داشته باشد سخن میگوید.
هوش مصنوعی: چهره زیبایت، ای عزیز، چنان است که جان را از من میگیرد، همانطور که میبینم.
هوش مصنوعی: تو پرسیدی که آرزوی من چیست؟ من فقط همین را میخواهم که اکنون میبینم.
هوش مصنوعی: هر روز که تو را میبینم، حس مرگ به من دست میدهد و نمیتوانم اینگونه ادامه دهم.
هوش مصنوعی: من نمیتوانم رنج عشق او را تحمل کنم، بیچاره من! فقط کافی است او را ببینم تا همه چیز برایم روشن شود.
هوش مصنوعی: به هر حال، به خاطر تو دوست دارم هر گلی و یاسی که میبینم.
هوش مصنوعی: تو با لبخندت نشان دادی، حالا اگر ممکن است کمی از آن شیرینی را هم به من بده، چون من طعمش را حس میکنم.
هوش مصنوعی: آیا این همه خشم و کینهای که میبینم، به خاطر جان خسرو است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.