راز دل پوشیده با جانان برم
درد را در خدمت درمان برم
نیک می دانم که خویش بازگشت
چون برو درد سر هجران برم
ای مسلمانان، نپندارم که من
از چنان کافر دلی ایمان برم
دلبرا، زینسان که دیدم شکل تو
من عجب باشد که از تو جان برم
دادیم تو جان که، جانا دل بده
بنده ام، از جان و دل فرمان برم
دل به موی آویخته پیشت کشم
دزد گردن بسته بر سلطان برم
زلف را از بند خسرو گو که چند
رنج این سودای بی پایان برم؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به دلدادگی و عشق عمیق شاعر به محبوبش اشاره دارد. شاعر از راز دل خود به محبوب خبر میدهد و میگوید که در خدمت محبوب، درد و رنج خود را تحمل میکند. او میداند که روزی دوباره به محبوبش خواهد برگشت و از درد فراق رنج خواهد برد. شاعر به مسلمانان اعلام میکند که با عشق و دلدادگی نمیتواند کافر باشد. او زیبایی محبوبش را ستایش کرده و از او میخواهد که جانش را بگیرد، زیرا او در خدمت محبوب آماده است. شاعر به عشق و دلبستگیاش اشاره میکند و میگوید که در برابر محبوب خود تسلیم است و از رنج عشق میگوید که پایانی ندارد.
هوش مصنوعی: راز دل را با معشوق خود پنهان میکنم و دردهایم را در خدمت او به درمان میرسانم.
هوش مصنوعی: خوب درک میکنم که وقتی به خودم برگردم، دوباره درد جدایی را احساس میکنم.
هوش مصنوعی: ای مسلمانان، باور نکنید که من از دل کافری، ایمان به خدا را از دست میدهم.
هوش مصنوعی: عزیزم، وقتی به زیبایی تو نگاه میکنم، عجب این است که چطور میتوانم از تو دل بکنم.
هوش مصنوعی: ما جان خود را فدای تو کردیم، ای محبوب، دل خود را به من بده. من از جان و دل تو پیروی میکنم.
هوش مصنوعی: دل را به موهای تو گره میزنم و با دلیری و بیباکی در برابر قدرت تو، به سوی تو میآیم.
هوش مصنوعی: به زلفی که به چنگال خسرو گرفتار است بگو تا چه زمانی باید این همه درد و رنج ناشی از این عشق بیپایان را تحمل کند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من ندانم تا ازین غم جان برم
ترک جان گفتم اگر ایمان برم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.