باز با درد جدایی چون کنم؟
باز با هجر آشنایی چون کنم؟
دل ز جان چون بر کنم روز وداع
ترک آن ترک ختایی چون کنم
عقل گوید «پارسایی پیشه کن »
مست عشقم، پارسایی چون کنم؟
گفتمش روز وداع دوستان
گر به زودی باز نایی، چون کنم؟
گفت «کای مستغرق دریای عشق
خسروم من، بی وفایی چون کنم؟»
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساس درد و جدایی از معشوق است. شاعر در دلش درگیری بین عقل و عشق را تجربه میکند. عقل او را به پارسایی و دوری از عشق راهنمایی میکند، اما او به خاطر عشقش نمیتواند از این مسیر پیروی کند. او به دوستش میگوید که اگر روزی او را ملاقات نکرد، چه باید کند و در پاسخ میشنود که عشقش باعث شده وفا را فراموش کند و غرق در احساساتش است. در کل، شعر بیانگر تضاد بین عقل و احساس در مواجهه با جدایی و عشق است.
هوش مصنوعی: چگونه دوباره با درد جدا شدن مواجه شوم؟ چگونه دوباره با بیخبری از آنکه آشنا بودم، کنار بیایم؟
هوش مصنوعی: وقتی روز وداع فرا برسد و من بخواهم دل را از جانم جدا کنم، چگونه میتوانم آن ترک زیبای ختایی را فراموش کنم؟
هوش مصنوعی: عقل به من میگوید که باید زندگی پاک و درستی داشته باشم، اما من به خاطر عشق مست هستم و نمیدانم چگونه میتوانم به این نصیحت عمل کنم.
هوش مصنوعی: به او گفتم: اگر در روز وداع با دوستان زود برنگردی، من چه باید بکنم؟
هوش مصنوعی: کسی با حالتی عاشقانه به دیگری میگوید: «ای عشق را در عمق خود غرق شده، من که صاحب تو هستم، چگونه میتوانم بیوفا باشم؟»
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مست عشقم پارسائی چون کنم
محو گشتم خود نمائی چون کنم
عاقلان گفتند برگرد از حبیب
عاشقم من بیوفائی چون کنم
عقل فرماید ز دلبر شو جدا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.