من اگر بر در تو هر شبی افغان نکنم
خویش را شهره و بدنام بدینسان نکنم
گر دهم دردسری تنگ میا بر من، ازآنک
نتوانم که تو را بینم و افغان نکنم
روزی از یاد رخت پیش گلی خواهم مرد
من همان به که گذر بیش به بستان نکنم
وه که دیوانه دلم باز به بازار افتاد
من نمی گفتم کافسانه هجران نکنم
غم خورد این دل بیچاره، زبانش دادی
بعد از این چاره همانست که درمان نکنم
آشنایان همه بیگانه شدند از من، از آنک
هر کسی مصلحتی گوید و من آن نکنم
شکر گویم ز تو، ای توبه که کورم کردی
تا نظر بازی از این پیش به خوبان نکنم
خلق گویند «دعا خواه ز خوبان » نروم
روزگار خوش درویش پریشان نکنم
چند گویند، که خسرو، ز بتان چشم بدوز
گر میسر شودم روی بدیشان نکنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساسات عمیق خود نسبت به معشوق سخن میگوید. او بیان میکند که اگر هر شب شکایت و ناله نکند، خود را بدنام کرده است. او همچنین ابراز میکند که اگر نتواند معشوق خود را ببیند، ناچار به ناله و زاری خواهد شد. شاعر میگوید که روزی از یاد معشوقش خواهد مرد و بهتر است که به بستان نرود. عشق او به معشوق موجب دیوانگیاش شده و او به فکر چارهای برای این درد و غم است. او همچنین اشاره میکند که آشنایانش از او بیگانه شدهاند و تاکنون نصیحتهای مختلفی شنیده، اما کمتر به آنها عمل کرده است. در نهایت، او از توبهاش شکر میگوید زیرا این سبب شده تا از محبتهای بیهوده خودداری کند و در پی خوشیهای فانی نباشد.
هوش مصنوعی: اگر من هر شب در درگاه تو ناله نکنم، شهرت و بدنامی خود را اینگونه رقم نزنم.
هوش مصنوعی: اگر من درگیر مشکلی شوم، نیا بر من فشار بیاور، چون نمیتوانم تو را ببینم و نمیتوانم فقط آه و ناله کنم.
هوش مصنوعی: روزی به خاطر یاد تو، به خاطر زیباییات خواهم مرد. بهتر است که از این باغ و گلها عبور نکنم و به آنجا نروم.
هوش مصنوعی: کاش دیوانهوار به بازار عشق برنگردم، زیرا هرگز نمیخواستم داستان جدایی را تکرار کنم.
هوش مصنوعی: این دل بیچاره غمهای زیادی را تحمل کرده است و حالا بهترین راهکار برایش این است که به جای درمان دردهایش، هیچ اقدامی نکند.
هوش مصنوعی: همه کسانی که با من آشنا بودند، اکنون برای من بیگانه شدهاند؛ چون هرکس به فکر منافع خود است و من برخلاف آن رفتار میکنم.
هوش مصنوعی: من از تو سپاسگزارم، ای توبه، که مرا به حدی نادیده کردهای که دیگر نتوانم به زیباییها توجه کنم و به آنها نگاه کنم.
هوش مصنوعی: مردم میگویند که برای برآورده شدن آرزوهایم باید از کسانی که خوب هستند خواستههای خود را طلب کنم، اما من تصمیم دارم که با زندگی درویشوارم، روزگار خوشم را خراب نکنم و به فکر دلم و آرامش خود باشم.
هوش مصنوعی: بسیاری میگویند که اگر بتوانم از زیباییهای معشوق خود چشم بر ندارم، هرگز به چهرهی زشت کسی نگاه نخواهم کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سر چه باشد که فدا بر سر پیمان نکنم
جان چه باشد که نثار ره جانان نکنم
تا رخ و زلف و خط یار مرا در نظر است
التفاتی به گل و سنبل و ریحان نکنم
تا مرا موعظهٔ پیر مغان در گوش است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.