ما گرفتار غم و از خویشتن واماندهایم
رحمتی، ای دوستان، کز دوست تنها ماندهایم
سختجانیم و بلاکش ز آرزوی روی دوست
زنده کم مانَد کسی در عاشقی، ما ماندهایم
هجر خواهد کشت اکنون که به چندین عاشقی
تاکنون ناکشته زان بیرحم رعنا ماندهایم
صبر تا با کار گردش از بلای ما گریخت
ما و بیصبری و محنت جمله یکجا ماندهایم
گر بگویم، ای مسلمانان، نشاید منع، از آنک
دردمندیم و ز روی یار زیبا ماندهایم
دوستان از ما جدا گشتند، چون خون نگریَم؟
هیچ میدانید آخر کز کیان واماندهایم؟
گر بیایی جان خسرو، زیستم، ورنه ز شوق
مردن آمد یا خود اینک بر سر پا ماندهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات از غم و درد عاطفی ناشی از جدایی و دوری از معشوق سخن میگوید. او و دوستانش در رنج و اندوه گرفتار شدهاند و احساس میکنند که از خودشان و عشقشان واماندهاند. عشق آنها به قدری عمیق است که گاهی به مرگ نزدیک میشوند و غم جدایی کشتنشان خواهد بود. همچنین، آنها از بیصبری و محنت رنج میبرند و به یاد دوستان و محبتهایشان دلتنگ هستند. در نهایت، دعوت به آمدن معشوق دارد و همچنان در انتظار وصال او هستند. این احساسات عمیق و دردناک عشق و جدایی حاکی از انسانی است که در عشق خود غرق شده و با مشقت و ناامیدی روبرو است.
هوش مصنوعی: ما در غم و اندوه به سر میبریم و از خودمان دور افتادهایم. ای دوستان، به ما رحم کنید که از دوست خود تنها ماندهایم.
هوش مصنوعی: ما در عشق به دوست، آنقدر صبور و مقاوم هستیم که حتی با تمام مشکلات و مشکلاتی که داریم، هنوز هم امیدواریم و زندهایم. کمتر کسی میتواند به این اندازه در عشق استقامت داشته باشد، اما ما همچنان پا برجا هستیم.
هوش مصنوعی: فراق و دوری عاشق را به شدت خواهد آزار داد، حالا که تا کنون هم با وجود این همه عاشق، او هیچکدام را نکشته است. ما از دست آن بیرحم زیبا، همچنان در زحمت ماندهایم.
هوش مصنوعی: صبر کن تا اینکه با تلاش و کوشش خودت از مشکلات و مصائب رهایی پیدا کنی؛ در حالی که اگر بیصبر باشی، همواره در درد و رنج خواهی ماند و نمیتوانی از آنها فرار کنی.
هوش مصنوعی: اگر بگویم که ای مسلمانان، جایز نیست که مانع شویم، زیرا ما دردمند هستیم و از زیبایی یار خود غافل ماندهایم.
هوش مصنوعی: دوستان از ما دور شدهاند و این باعث غم و درد من شده است. آیا شما نمیدانید که ما از کجا و چه موقع به این حال افتادهایم؟
هوش مصنوعی: اگر تو بیایی، زندگی میکنم، وگرنه به خاطر شوق دیدار تو، یا در حال مردن هستم یا اینجا بیحرکت ایستادهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
لطف کن مطرب رهی سر کن که بر جا مانده ایم
از رفیقان سبک پرواز تنها مانده ایم
مرکز پرگار حیرانی است نقش پای حضر
در بیابانی که ما از کاروان وا مانده ایم
یوسف مصریم کز مکر زلیخای هوس
[...]
چشم و گوش و عقل و حس رفتند و، ما وامانده ایم
رفته است اسباب ما، خود پیشتر، ما مانده ایم
از شراب هستی احباب خالی گشت و ما
همچو مو در کاسه افلاک بر جا مانده ایم
خواب مرگ از کوفت شاید آورد ما را برون
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.