خلق به هر کار و من برسر سودای خویش
در هوسی هر کسی من به تمنای خویش
گوید همسایه ام هر شبت، این ناله چیست؟
مویه خود می کنم بر تن تنهای خویش
سینه با تاباک و من بنگرم از بیم جان
چند عقوبت کنم بر دل شیدای خویش
من چو نمی بینمت، لطف کن ار گه گهی
من نه همه جای خود بلکه همه جای خویش
حسن فروشی به دل، ناله فروشی به جان
سهل چنین هم مکن قیمت کالای خویش
در دل تنگم همی جز تو نگنجد کسی
کرته ازین به مخواه چست به بالای خویش
پا چو به کویت نهم غیرت کوی ترا
سرمه دیده کنم خاک کف پای خویش
من چو ز اندوه عشق جان نبرم، لیک تو
خال ملامت منه بر رخ زیبای خویش
در حق خسرو فتد، هیچ، که ضایع کنی
رحمت امروز خود از پی فردای خویش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.