سویم آن نرگس بی خواب نبیند هرگز
بختم آن طره قلاب نبیند هرگز
هر دمش، سجده کنند انجم و مهر و مه و چرخ
یوسف این مرتبه در خواب نبیند هرگز
هر زمان خنده دیگر کند آن شورانگیز
داغ دیرینه اصحاب نبیند هرگز
بی محابا کشد و شرم ندارد، آری
روی قربانی قصاب نبیند هرگز
طمع مهر و وفا همت کوته نظر آنست
مرد عشق این همه اسباب نبیند هرگز
هر شکاری که فتد پیش تو، ای تیرانداز
سیری از ناوک پرتاب نبیند هرگز
ای مؤذن، مکش آواز که هست این دل من
بت پرستی که به محراب نبیند هرگز
خسرو آن شب که به کوی تو رود از غیرت
سایه خویش به مهتاب نبیند هرگز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دیده جز خاک درت خواب نبیند هرگز
تشنه در واقعه جز آب نبیند هرگز
چشم قلاب تو بهر کشش خاطر ما
چون خم زلف تو قلاب نبیند هرگز
هر زمان دل به سگ کوی تو مشتاق تر است
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.