همیشه از نمکت شور در جگر باشد
خوشم که داغ تو هر روز تازه تر باشد
شهید عشق که آلوده شد به خون کفنش
در آفتاب قیامت هنوز تر باشد
دل از نسیم تو صد جا درید و چون ندرد
حجاب غنچه ز بادی که پرده در باشد
همه شبم رود از دیده خون و چون نرود
کسی که غمزه خوبانش در جگر باشد
بمیرم و ز تو پرسش طمع ندارم، از آنک
کجات بر سر بیچارگان گذر باشد
کنم گر از تو فراموش، خاک بر سر من
به زیر خاک که خشتم به زیر سر باشد
میای تنگ ز انبوهی گرفتاران
که بی مگس نبود هر کجا شکر باشد
ز تو به زهر گیاه فراق خرسندم
درخت وصل ندانیم کش چه بر باشد؟
همیشه خسرو بیدار و بختش اندر خواب
چه باشد، ار شب ما را گهی سحر باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و آسایش از جدایی است. شاعر به عشق و درد جدایی میپردازد و از شور و شوقی که در دلش وجود دارد سخن میگوید. او اشاره میکند که دلش همچنان به یاد محبوب است و اگرچه غمهایش را پنهان کرده، اما این غمها همچنان در وجودش احساس میشود. شاعر از فراق و دوری صحبت کرده و ابراز میکند که حتی از زهر جدایی هم راضی است چون به یاد وصالی که ممکن است به دست آورد، امیدوار است. در نهایت، شاعر به بیخوابی و نداشتن آسایش در شبهای پر از غم اشاره دارد و تنهاییاش را با خوابهای بیفایده مقایسه میکند.
هوش مصنوعی: همیشه خوشحالم که عشق و شور تو هیچوقت کم رنگ نمیشود و هر روز نسبت به تو احساس تازهتری دارم.
هوش مصنوعی: عاشق راستینی که جانش را در راه عشق فدای میکند، حتی بعد از مرگ و در روز قیامت هم میدرخشد و پاکی و زیباییاش باقی میماند.
هوش مصنوعی: دل به خاطر نسیم تو بارها زخم برداشت و اگر پاره نشود، غنچه هم نمیتواند به راحتی از بادی که پردهاش را میزند، رهایی یابد.
هوش مصنوعی: من در تمام شبها اشک میریزم، و اگر اشک نریزم، چگونه میتوانم از غم زیبایی کسانی که دل مرا به درد آوردهاند رها شوم؟
هوش مصنوعی: من برای تو جان میسپارم و هیچ خواستهای از تو ندارم، چرا که میدانم تو چقدر مشغول و درگیر کارهایت هستی و وقتی برای بیچارگان مانند من نداری.
هوش مصنوعی: اگر من تو را فراموش کنم، خاک بر سر من باد. به زیر خاک بروم، چون خاستم زیر سرم خاک باشد.
هوش مصنوعی: به مکانهایی میروی که در آنجا مشکلات و گرفتاریها وجود دارد و نشان میدهد که در زندگی، اگر شیرینی و خوشی وجود داشته باشد، ناخوشایندهایی نیز در کنار آن خواهد بود.
هوش مصنوعی: از فاصله و جدایی تو، به نوعی خوشحالم؛ چون نمیدانم درخت وصل چه چیزی را تحمل خواهد کرد.
هوش مصنوعی: خسرو همیشه بیدار است اما بخت او در خواب به سر میبرد. چه فایدهای دارد اگر در شب، گاهی به صبح برسیم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
برون ز گوشه بهشت برین سقر باشد
فزون ز توشه شکر معده بار خر باشد
هر آنکه توشهٔ روزی و گوشهای دارد
به راستی ملک ملک بحر و بر باشد
زیادت از سرت ار یک کُلَه به دست آری
[...]
کسی به حمد و ثنای برادران عزیز
ز عیب خویش نباید که بیخبر باشد
ز دشمنان شنو ای دوست تا چه میگویند
که عیب در نظر دوستان هنر باشد
اگر به جایِ تو ما را کسی دگر باشد
به جز خیال نه ممکن بود اگر باشد
سری که در قدمت می رود به حکمِ قضا
دریغ نیست به دستِ من این قدر باشد
چو بالِ نسر بسوزد ز پرتوِ خورشید
[...]
اگر ز حال من آن شوخ را خبر باشد
بسوزد ار دلش از سنگ سخت تر باشد
حکایت من و او عشق نیست می دانم
که عشق دیگر و دیوانگی دگر باشد
رو، ای نسیم صبا و از آن دو چشم سیاه
[...]
کسی بمدح و ثنای برادران عزیز
ز عیب خویش نباید که بیخبر باشد
ز دشمنان شنو ایدوست تا چه میگویند
که عیب در نظر دوستان هنر باشد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.