گنجور

 
 
 
خیام

این چرخ فلک که ما در او حیرانیم

فانوس خیال از او مثالی دانیم

خورشید چراغ دان و عالم فانوس

ما چون صوریم کاندر او حیرانیم

عطار

گاهی به هوس حرف فنا میخوانیم

گاهی ز هوس نزد بقا میمانیم

تر دامنی وجود خود میدانیم

بر خشک بمانده چند کشتی رانیم

باباافضل کاشانی

دنیا چو رباط و ما در او مهمانیم

تا ظن نبری که ما در او می‌مانیم

در هر دو جهان خدای می‌ماند و بس

باقی همه کل من علیها فان‌ایم

مولانا

از طبع ملول دوست ما می‌دانیم

وز غایت عاشقیش می رنجانیم

شرمنده و ترسنده نبرد راهی

تا راه حجاب ماست ما می‌رانیم

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
شاه نعمت‌الله ولی

ما محرم راز حضرت سلطانیم

احوال درون و هم برون می دانیم

منشی قضا هرچه نویسد مجمل

بر لوح قدر مفصلش می خوانیم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه