برویت بنگرم ناگه نرنجی
بسویت بگذرم ناگه نرنجی
از وصلم حاصلی چون نیست باری
غم هجرت خورم ناگه نرنجی
جهانت بنده شد من نیز خود را
ازینها بشمرم ناگه نرنجی
تو هرجا تیغ بر گیری من آنجا
سری پیش آورم ناگه نرنجی
به هر راهی که بخرامی من آن راه
بدیده بسپرم ناگه نرنجی
بدین نازک دلی جانی تو داری
تمنایت برم ناگه نرنجی
کمال ار بگذرد بر آستانت
که من خاک درم ناگه نرنجی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عشق و دلبستگی خود اشاره میکند و بیان میکند که حتی اگر معشوقش از او فاصله بگیرد یا او را بیآنکه متوجه شود، رنجیده خاطر کند، او همچنان به محبت و ارادتش ادامه خواهد داد. شاعر میگوید که از دوری و جدایی رنج میکشد، اما این رنج را به خاطر عشقش تحمل میکند و حاضر است برای معشوق هر فداکاری که لازم باشد انجام دهد. او به این نکته اشاره میکند که برای او عشق و احترام به معشوق فراتر از هر چیز دیگری است و در هر وضعیتی، همچنان آماده است تا در خدمت او باشد.
هوش مصنوعی: اگر به تو نگاه کنم، ناگهان ناراحت نشوی، و اگر از کنارت بگذرم، باز هم ناگهان ناراحت نشوی.
هوش مصنوعی: از ارتباط من با تو چیزی به دست نمیآید، بنابراین تحمل غم جدایی را دارم، ناگهان نرنجی.
هوش مصنوعی: دنیا تو را به بند کشیده، من هم خودم را جزو این بندگان میشمارم؛ ناگهان نرنج.
هوش مصنوعی: هر جا که تیغ خود را به سمت کسی تیز کنی، من همانجا خود را در معرض خطر قرار میدهم، فقط ناراحت نشو.
هوش مصنوعی: به هر مسیری که بخواهی بروی، من آن مسیر را با چشمهای خود مینگرم. ناگهان باعث ناراحتیات نشوم.
هوش مصنوعی: با این قلب حساس و ظریف، جان تو جانی را دارد. ناگهان از آرزويت ناراحت نشو.
هوش مصنوعی: اگر کمال و فضیلت از درگاه تو عبور کند، من خاک پای تو هستم و ناگهان از من رنجیده نشو.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.