شمارهٔ ۹۹۱
بر من بیدل اگر جور و ستم فرمودی
لطف بسیار نمودی و کرم فرمودی
تا به صاحب نظری از همه باشم افزون
سرمه چشم من از خاک قدم فرمودی
گفت پیش رقیبان دهمت صد دشنام
باز مرسوم دعاگو ز چه کم فرمودی
نامه شان پیش خودم خوان که ز دور آمده ام
چون دویدن پسرم همچو قلم فرمودی
ن ت من ز سر خوان کرم غصه و غم
گفته بودی که نفرمایم و هم فرمودی
دگر از خون دل ریش شرابم فرمای
چون کباب از جگر سوختهام فرمودی
راندیم از در و خون شد دل مکین کمال
از چه آزردن آفری حرم فرمودی
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...