باز دست از جانفشانان بر فشاندی
داد بیدادی ز مظلومان ستاندی
رفتی و آن عارض چون آب و آتش
یاد گارم در دل و در دیده ماندی
بر تو گفتی سوره ای خوانم چو میری
مردم و الحمدالله هم نخواندی
داشتی در سر که خونم ریزی از چشم
کامت این بود از دلم این نیز راندی
جای ده اشک مرا بر خاک آن در
کز پی این وعده بسیارش دواندی
می رسد بر آسمان دود دل من
قصه سوزم بدین غایت رساندی
پیش خود بنشان کمال او را ازین پس
غم مخور از سوختن آتش نشاندی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره دشواریهایی است که شاعر در غم وداع محبوب و مظلومیت خود تجربه کرده است. شاعر از رنجهایی که از جدایی محبوبش به او رسیده سخن میگوید و به احساساتی چون اندوه و حسرت اشاره دارد. او در عین حال میگوید که یاد محبوب در دلش باقی مانده و هرچند که محبوب از او رفته، دلیلی برای ناامیدی ندارد و میتواند به کمال او در خود فکر کند. در نهایت، شاعر به غمافزایی و تأثیر جدایی بر دلش اشاره میکند و از قدرت عشق و یاد محبوب در زندگیاش صحبت میکند.
هوش مصنوعی: شما بار دیگر دست از جانفشانان برداشتید و به ظلم و ستم ادامه دادید که حق مظلومان را نادیده گرفتید.
هوش مصنوعی: تو رفتی و آن چهرهات، مانند آب و آتش، در دل و در چشم من باقی ماند.
هوش مصنوعی: به تو گفتم که چون میروی، سورهای برایت بخوانم، ولی تو نه تنها رفتی، بلکه الحمدلله حتی سورهای هم نخواندی.
هوش مصنوعی: تو در دل خود خواهان این بودی که من از چشمانت اشک بریزم، اما با این حال، از دل من نیز دور شدی.
هوش مصنوعی: اشکهای مرا بر زمین آن در بگذار، زیرا برای رسیدن به وعدهات بارها و بارها تلاش کردهام.
هوش مصنوعی: دل من به شدت دچار درد و غم است و این احساسات عمیق به آسمان میرسند، به اندازهای که بیان این داستان سوزناک برایم دشوار شده است.
هوش مصنوعی: خودت را آماده کن تا ویژگیهای کامل او را ببینی و از این به بعد دیگر نگران سوختن آتش نباش.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.