ای دلاویزتر از رشته جان کا کل تو
برده سوی تو دلم موی کشان کاکل تو
سنبل غالیه سایست چو صبا شانه زده
شده بر خرمن گل مشک فشان کا کل تو
داده از کار فرو بستة من موی بموی
خبر آن طرة دلبند و نشان کاکل تو
همچو شمشاد که از باد به پیچ افتد و تاب
در تو پیچیده و افتاده چنان کاکل تو
گر بسازند گل از غالیه و آب حیات
هم نشابد که بشویند به آن کاکل تو
عود خوش بو بود و مشک ولیکن ز همه
بر سر آمد چو بر آمد ز میان کاکل تو
دل که دزدید سر زلف تو از دست کمال
برده و در زیر کله کرد نهان کاکل تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.