ای ز صد گلبرگ نازکتر تنت
بر تو لرزانتر گل از پیراهنت
از صبا چندان نشد بوی تو فاش
پیرهن کرد این خطا در گردنت کار
خاک پایت حق و ملک دیده هاست
اور چند پوشد حق مردم دامنت
خط چه حاجت حجت حسن ترا
روی چون مه بی دلیل روشنت
خرمن مشک است زلفت گرد ماه
خال مشکین دانه ای از خرمنت
جان به تن می آید و دل می رود
از خرامان آمدن وز رفتنت
عقل و دین می خواست چشمت از کمال
هر دو بردی چیست دیگر با منت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.