گر دهد دستم کز آن عارض نقابش بر کنم
بوسه دو از رخ چون آفتابش بر کنم
تلخ گردد کام عیش من چو دندان طمع
از لب شیرین چو حلوای نباشه بر کنم
پیش چشم من مقابل جز خیال روی دوست
هر که زد خیمه همه میخ و طنابش بر کنم
سرو را پیش قد او باغبان گر بر نکند
و من روم با چشم گریان تا به آبش بر کنم
نرگس ار گوید مثال غمزه اش دیدم به خواب
در نظرها چشم مست تیم خوابش بر کنم
تا حدیث اوست نقل مجلس پیر مغان
دل کجا یک لحظه از نقل و شرابش بر کنم
گر شود مطرب خمش با او چو می نوشد کمال
بشکنم چشم نی و گوش ربابش بر کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.