گر خود هزار سنگ ملامت به سر خورم
چندان که زندهام غم آن سیمبر خورم
آبی که از سفال سگانش رود به حلق
به زآن شراب لعل که از جام زر خورم
ریزم به باده خون جگر گره برم به کار
بی روی بار باده به خون جگر خورم
آید خوشم چو باد که بر فرگی زند
مشتی که از رقیب نو بر چشم تر خورم
تبری به چشم خوردم و سپری نشد از آن
بفرست دیگری که به چشم دگر خورم
عمر ست بار و حلق جهان در دعای او
من در دعای خویش که از عمر برخورم
گفتی کمال هیچ مگوی این دهن ببوس
من طوطیم سخن کنم آنگه شکر خورم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساس عمیق شاعر درباره غم و درد میپردازد. شاعر به رغم آنکه در زندگی با ملامتها و سختیها روبهروست، همچنان غم عشق خود را تحمل میکند. او به مقایسه ی شراب لعل با آبی میپردازد که از سفال سگان میریزد و این نشاندهنده ترجیح او به عشق و زیبایی است. همچنین، شاعر به درد و رنج ناشی از عشق اشاره میکند و نشان میدهد که حتی در برابر چشمان دیگری که او را آزار میدهند، هنوز امید به عشق و زندگی دارد. در نهایت، شاعر به زبانآوری و زیباییهای کلام خود اشاره میکند و نشان میدهد که هرچند دچار مشکلاتی است، اما همچنان روحش را از زیباییها سیراب میکند.
هوش مصنوعی: اگرچه سنگینترین ملامتها را بر سرم بریزند و سختیها را تحمل کنم، اما همچنان به خاطر عشق و زیبایی آن یار غمگین و دلسوزی میکشم.
هوش مصنوعی: آبی که از ظرف سگی خارج میشود، برای من دوستداشتنیتر از شراب قرمز است که در جام طلایی مینوشم.
هوش مصنوعی: من به آرامی بادهای نوشیدهام و در این حال غم دل را نیز به دوش کشیدهام. اگر بیروزی مرا آزار دهد، در کنار این باده، غم خود را نیز تحمل میکنم.
هوش مصنوعی: درست زمانی که بادی خنک و خوش میوزد، من هم سرزنده و شاداب میشوم و احساس میکنم که از رقیب جدیدم انتقام میگیرم و بر چشمانش میزنم.
هوش مصنوعی: من چشمی را با تیر زدم و نتوانستم خود را حفظ کنم، پس دیگری را بفرست تا با چشمی دیگر هدف قرار دهم.
هوش مصنوعی: عمر من بارها و بارها میگذرد و در تمام این مدت، جهان در حال تحول است. من تنها از خدا میخواهم که به من عمری عطا کند تا از زندگیام بهره ببرم.
هوش مصنوعی: تو گفتی که هیچ کمالی را بیان نکن، پس بیا این دهن را ببوس؛ من مانند طوطی سخن میگویم و بعد از آن شیرینی میچشم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر شب فتاده بر در تو خاک در خورم
یک شب مگر ز بام تو سنگی دگر خورم
جایی که تو کمان کشی، ای نخل فتنه بار
پیکان آب داده چو خرمای تر خورم
روزی که بینمت ز پی دیدن دگر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.