رفت از دست من آن زیبانگاری چون کنم
نیست در دسٹم عنان اختیاری چون کنم
در همه احوالم او بودی که بودی غمگسار
این زمان جز غم ندارم غمگساری چون کنم
دوستان گویند هان تدبیر کار خویش کن
من ز کار افتاده ام تدبیر کاری چون کنم
در میان ما حدیثی چون نرفت او را چه رفت
هر یکی گوید حدیثی از کناری چون کنم
هیچ بارم بر تن و جان اینچنین باری نبود
می کشم ناچار و ناکام انتظاری چون کنم
وعده دیدار فرمودست و بر امید آن
من چنین گشتم که می گویند آری چون کنم
هر کسی گوید فلانی بیدل و بی دین شد است
وای اگر بیاو بمانم روز گاری چون کنم
یک زمان بی او بماندم صد خجالت می برم
وای اگر باو بمانم روز گاری چون کنم
در چنین حالت ز باران چشم باری داشتم
چون ندیدم باری از هیچ یاری چون کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساس اندوه و تنهایی شاعر پس از جدایی از معشوقش میپردازد. او در توصیف حال خود میگوید که به خاطر فقدان معشوق، تمام غمها بر دوش او سنگینی میکند و نمیداند چگونه با این وضعیت کنار بیاید. دوستانش او را به تدبیر و تلاش برای بهبود وضعیتش تشویق میکنند، اما او از ناتوانی خود در انجام این کار ناراضی است. او میگوید که هیچ باری به سنگینی این بار احساسی را تجربه نکرده و به امید دیدار دوباره معشوقش در انتظار است. در نهایت، او احساس خجالت و ناامیدی میکند و به باران اشکهایش اشاره میکند که نشاندهنده غم و اندوه اوست.
هوش مصنوعی: آن معشوق زیبا از دست من رفت و حالا که دیگر کنترلی بر او ندارم، نمیدانم چه کار باید بکنم.
هوش مصنوعی: در تمام حالات زندگیام، او همیشه با من بود. اکنون که غم و اندوهی در دل دارم، نمیدانم چگونه میتوانم کسی را پیدا کنم که دلسوز من باشد.
هوش مصنوعی: دوستان میگویند که به فکر کارهای خودت باش، اما من که از کار افتادهام، نمیدانم چگونه باید تدبیر کنم.
هوش مصنوعی: در میان ما صحبتهایی وجود دارد، اما چرا او رفته، هر کسی نظری میدهد و از کنار یکدیگر داستانی را نقل میکند. من چگونه میتوانم در این میان صحبت کنم یا توضیح دهم؟
هوش مصنوعی: هیچ وقت چنین سنگینی و فشاری بر روی تن و جانم نبوده است. ناچار و بدون امید، در حال تحمل این وضعیت سخت و انتظار ناامیدکننده هستم. چگونه میتوانم با این حال کنار بیایم؟
هوش مصنوعی: او وعدهی دیدار داده و من به امید آن وعده، این گونه شدم که اگر بگویند «آری»، چه کنم.
هوش مصنوعی: هر کسی که بگوید فلانی بیدل و دین شده است، وای به حال من اگر در چنین روزگاری بمانم، چه باید بکنم؟
هوش مصنوعی: زمانی بدون او باقی ماندم و به شدت شرمندهام. وای اگر دوباره مدت طولانی با او بمانم، چه بسا شرایط سختی پیش خواهد آمد.
هوش مصنوعی: در این شرایط و با وجود بارش باران از چشمانم، حسرت میخورم که هیچ یاری را نمیبینم تا به من کمک کند. نمیدانم چه کار باید بکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.