گر به مسجد نروم قبله من روی تو بس
بعد ازین گوشه محراب من ابروی تو بس
عذر خواهان گناهان شبان روزی من
غم روی تو و آشفتگی موی تو بس
روز محشر که بیارد همه کس دستاویز
من سودا زده را حلقه گیسوی تو بس
حور عین گر نگشاید در فردوس مرا
هوس روی تو و خاک سر کوی تو بس
ور شرابش ندهد ساقی رضوان بهشت
سر خوش نرگس جادوی را بوی تو بس
باغیانا نروم دیدن باغ نو که شد
دیده را با قدش از سرو لب جوی تو بس
نیست حاجت که کشی تیغ به آزار کمال
که به خون ریختنش غمزة جادوی تو بس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.