چشم تو که داشت خواب بسیار
لب داشت به او شراب بسیار
آن غمزه که مست از این شراب است
از جگرم کباب بسیار
هرگز نشود دو چشم تو سیر
از ناز پر و عتاب بسیار
بی عشق قبه را چه سودست
با دانش کم کتاب بسیار
گر کشتن عاشقان ثواب است
تو بافتة ثواب بسیار
تا پای ببوسمش به رفتن
ای عمر مکن شتاب بسیار
پیش دو رخ تو سیب سیمین
شیرین شد از آفتاب بسیار
از دوری عارض و لبت رفتن
از چشم کمال آب بسیار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.