گر آن به در زکاة حسن مسکین تر گدا جوید
چو من گم گشت اویم بگوئیدش مرا جوید
چو از صد مبل روشن کرد خاک پای اوچشم
کشم مبلش صد اور دیگر که دیگر نوئیا جوید
نشانی در رخ و لبهاش خواهد یافت می دانم
گر از باران پس از کشتن کسی خون مرا جوید
سر زلف تو آشوب دل است و لب بلای جان
مرا دل خواهد آن آشوب و جان هم آن بلا جوید
چو بر پروانه حال شمع از شمع است روشن تر
همه شب با چراغی چون طلب دارد و را جوید
دلا کم جوی وصل او که درویش بزرگی جوی
هلاک جان خود خواهد چو قرب پادشا جوید
خطت خواهد که انگیزد غبار که از هر سو
ولی آنینه رویت ازو هر دم صفا جوید
خوشا جائی که چون گرد تنت در بر میانت را
دمی از پیرهن پرسد زمانی از با جوید
بدل گم کرده می گوید که پیش من چه می جونی
دل اینجا کرده مسکن گم بگو آخر کجا جوید
چه نرسانی و تبرم کز هوا آید سوی جانها
که آن دولت هوا خواهان خود را از هوا جوید
چرا بر مطالب وصل تو جوید عبیجو نکته
تونی مطلوب مشتاقان را مانده گرا جوید
کمال آن غمزه خونت ریخت چون کردی به او بازی
نیودت باد پنداری که نصاب آشنا جوید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به درد و longing (اشتیاق) عاشقانه اشاره دارد که شاعر در آن به جستجوی معشوق و نشانههایی از او میپردازد. او از حس گمشدگی و نیاز به وصال سخن میگوید و از چشمان و لبهای معشوق که میتواند نشانی از او باشد، یاد میکند. شاعر از زخمهای دل و اشتیاق جانسوزی میگوید که به خاطر زیبایی معشوق ایجاد شده و او را به جستجوی بیشتر وا میدارد. او به باشکوهی و ظرافت وجود معشوق اشاره کرده و از خطرات جستجو در این راه صحبت میکند. در نهایت، شاعر با اشاره به درد و غمهای ناشی از دوری، بر اهمیت وصال و نیاز به عشق تأکید میکند.
هوش مصنوعی: اگر آن حسنه که بهعنوان زکات از مسکینها استفاده میشود، شخصی مانند من را گم کرده باشد، بگویید او مرا جستجو میکند.
هوش مصنوعی: وقتی که از زمین خاک پای او را به صد مبل روشن میکنم، چشمانم را به سمت مبلهای دیگری میبرم که به دنبال نوای جدیدی هستند.
هوش مصنوعی: میدانم که اگر باران بعد از کشتن کسی بیفتد، در چهره و لبهای او نشانهای از من خواهد بود.
هوش مصنوعی: موهای تو دل را به هم میریزد و لبهای تو برای جان من خطرناک است. دل من آن آشفتگی را میطلبد و جانم نیز آن خطر را جستجو میکند.
هوش مصنوعی: پروانه حال شمع را بهتر از خود شمع میفهمد، زیرا هر شب با نوری به دنبال چیزی میگردد که به آن عمیقاً علاقهمند است.
هوش مصنوعی: ای دل، کمتر در پی وصال او باش؛ زیرا درویش بزرگمرتبهای جان خود را در خطر میاندازد، زمانی که در پی نزدیکی به پادشاه است.
هوش مصنوعی: نوشته تو باعث میشود که گرد و غبار به پا شود، اما چهره زیبای تو همیشه از این گرد و غبار صفا و تازگی میگیرد.
هوش مصنوعی: خوشا به آن مکان که وقتی دمی به دور تنت برمیگردد، نگاهی به درون پیراهن میاندازد و زمانی هم به سراغ گلها و صحبتهای خوشایند میرود.
هوش مصنوعی: یک شخصی که دچار سردرگمی و بیهدفی است، به نوعی از وضعیت و احساساتش شکایت میکند و از دیگران میخواهد که بگویند دلش چرا در اینجا است و چرا به دنبال هدفی نیست. او در واقع از ناپایداری و گمگشتی خود صحبت میکند و خواستار روشن شدن مسیرش است.
هوش مصنوعی: چقدر بگویم و به چه چیزی اشاره کنم، اگر ای باد، از جانب خودت جانها را تحت تاثیر قرار دهی، چرا که آن خوشبختی، خواهان افرادی است که به دنبال لذت و خوشی هستند.
هوش مصنوعی: چرا عبیجویی (شاعر) بر روی موضوعات مرتبط با عشق تو تحقیق میکند؟ نکته این است که تو خواستههای مشتاقان را به یادگار گذاشتهای که همچنان در جستوجوی آن هستند.
هوش مصنوعی: چو با آن غمزهات دلم را به درد آوردی، گویی که خونم را ریختی. ندانستم که اگر به او توجه کنی، نیازی به پاسخی از دوست نخواهی داشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.