گر بر در او سودمی رخسار گرد آلود را
آسوده خاطر کردمی این جان غم فرسود را
خاکی که نعلین تو سود از دیده دارم دوست تر
از مایه آری دوست تر دارند مردم سود را
سهل است اگر خال لبت سوزد به داغ غم دلم
از بهر حلوا می توان بردن جفای دود را
گوش ایاز از ناله بی طاقتان گردد گران
بر پشت پیلان گر نهی بار دل محمود را
گر آمدی عقد سر زلفت بدست من شبی
با او حسابی کردمی غمهای نا معدود را
وقتی ز عاشق ناکشی بود از تو یاران را گله
امروز راضی ساختی دل های ناخشنود را
گفتی کمال ار عاشقی پیش رخ من سوز جان
جز پیش آتش سوختن بویی نباشد عود را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.