رخ تو نور به ماه تمام میبخشد
چو خلعتی که شهی با غلام میبخشد
مرا که کشته مجرم ز لب پیام رسان
که باز عمر نومه آن پیام میبخشد
بیار سیب ذقن گرچه نقره خام است
که باغبان به گدا هرچه خام میبخشد
حریم وصل تو چون کعبه منزلی به صفاست
مرا صفای عجب آن مقام میبخشد
به باد زلف و رخ تست پیر مجلس را
دم و نفس که به هر صبح و شام میبخشد
مرید بادهفروشم که شیخ جام خود اوست
هرآنکه زو مددی خواست جام میبخشد
کمال بوسه دهم با تو گفت با دشنام
به هر دو نقل خوشم هر کدام میبخشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.