گر قصد خون ماست پس از دل ربودنت
میباید آن رخ از پس برقع نمودنت
بیرون مشر ز دیده که با آن جمال و زیب
زیبد درون خانه پس پرده بودنت
هر چند خوبتر شود از بستن انگبین
شیرین ترست از آن به سخن لب گشودنت
گر دل شب فراق چنین ناله ها کشد
ای دل کسی به خواب نه بینه غنودنت
فریاد ما شنو، بنو گونیم نشنوی
فریاد و آه ما ز سخن ناشنودنت
ای بوی گل ترا به کف پاش نسبت است
مرغ چمن چنین نتواند ستودنت
آزردن از گزاف بود نور دیده را
تا کی کمال دیده بر آن پای سودنت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.