شمارهٔ ۱۰۲۶
دل که سودای تو می پخت کبابش کردی
بود غمخانه دیرینه خرابش کردی
دیده کز گریه بسیار تهی گشت ز اشک
از لب و عارض تره باز پر آبش کردی
بر سرشکم ز تو افتاد مگر عکس سهیل
زانکه غلطیده تر از در خوشابش کردی
چشم خونریز تو در کشتن صاحب نظران
داشت در سرکه کنند نار عتابش کردی
ناوک غمزه نو سوی دل غمزدگان
تیز تر رفت ز پیکان چو شتابش کردی
نشد از رحمت نو عاشق صادق نومید
سالها دور ز خود گرچه عذابش کردی
پیش رندان همگی عیب نو پوشید کمال
خرة زهد که رنگین بشرابش کردی
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...